ایمان و شواهد

 

زبان خود را در زیر انتخاب کنید:

AfrikaansShqipአማርኛالعربيةՀայերենAzərbaycan diliEuskaraБеларуская моваবাংলাBosanskiБългарскиCatalàCebuanoChichewa简体中文繁體中文CorsuHrvatskiČeština‎DanskNederlandsEnglishEsperantoEestiFilipinoSuomiFrançaisFryskGalegoქართულიDeutschΕλληνικάગુજરાતીKreyol ayisyenHarshen HausaŌlelo Hawaiʻiעִבְרִיתहिन्दीHmongMagyarÍslenskaIgboBahasa IndonesiaGaeligeItaliano日本語Basa Jawaಕನ್ನಡҚазақ тіліភាសាខ្មែរ한국어كوردی‎КыргызчаພາສາລາວLatinLatviešu valodaLietuvių kalbaLëtzebuergeschМакедонски јазикMalagasyBahasa MelayuമലയാളംMalteseTe Reo MāoriमराठीМонголဗမာစာनेपालीNorsk bokmålپښتوفارسیPolskiPortuguêsਪੰਜਾਬੀRomânăРусскийSamoanGàidhligСрпски језикSesothoShonaسنڌيසිංහලSlovenčinaSlovenščinaAfsoomaaliEspañolBasa SundaKiswahiliSvenskaТоҷикӣதமிழ்తెలుగుไทยTürkçeУкраїнськаاردوO‘zbekchaTiếng ViệtCymraegisiXhosaיידישYorùbáZulu

آیا فکر کرده اید که آیا قدرت بالاتری وجود دارد یا نه؟ قدرتی که جهان و همه آنچه در آن است را تشکیل داده است. قدرتی که چیزی نبرد و زمین ، آسمان ، آب و موجودات زنده را ایجاد کرد؟ ساده ترین گیاه از کجا آمده است؟ پیچیده ترین موجود ... انسان؟ من سالها با این سوال دست و پنجه نرم کردم. من جواب را در علم جستجو کردم.

مطمئناً می توان پاسخ را از طریق مطالعه این موارد در اطراف یافت که ما را متحیر و متعجب می کند. پاسخ باید در دقیقه ترین قسمت هر موجود و چیز باشد. اتم! جوهر زندگی را باید در آنجا یافت. نبود در ماده هسته ای یا الکترونهایی که به دور آن می چرخند یافت نشد. در فضای خالی نبود که بیشتر همه چیزهایی را که می توانیم لمس کنیم و ببینیم تشکیل می دهد.

همه این هزاران سال جستجو و هیچ کس جوهر زندگی را در درون چیزهای مشترک اطراف ما پیدا نکرده است. من می دانستم که باید نیرویی ، قدرتی وجود داشته باشد که همه اینها را در اطراف من انجام می دهد. خدا بود؟ خوب ، چرا او فقط خودش را برای من آشکار نمی کند؟ چرا که نه؟ اگر این نیرو خدای زنده است چرا همه راز است؟ منطقی نیست که او بگوید ، خوب ، من اینجا هستم. من همه اینها را کردم اکنون به کار خود ادامه دهید. "

تا اینکه با زن خاصی آشنا شدم که با اکراه با او به مطالعه کتاب مقدس رفتم ، درک هر یک از این موارد را شروع نکردم. افراد آنجا مشغول مطالعه کتاب مقدس بودند و من فکر کردم آنها باید به دنبال همان چیزی باشند که من بودم ، اما هنوز هنوز آن را پیدا نکرده ام. رهبر گروه بخشی از کتاب مقدس را خواند که توسط شخصی نوشته شده بود و قبلاً از مسیحیان متنفر بود اما تغییر کرده بود. به طرز شگفت انگیزی تغییر کرد. نام او پل بود و نوشت ،

زیرا به لطف با ایمان نجات یافتید. و این از خود شما نیست: این هدیه خداست: نه از کارها ، مبادا کسی به خود ببالد. " ~ افسسیان 2: 8-9

این کلمات "فیض" و "ایمان" من را مجذوب خود کردند. منظور آنها واقعاً چیست؟ بعداً همان شب او از من خواست که به دیدن یک فیلم بروم ، البته او مرا فریب داد تا به یک فیلم مسیحی بروم. در پایان نمایش یک پیام کوتاه توسط بیلی گراهام وجود داشت. اینجا او بود ، یک پسر مزرعه از کارولینای شمالی ، برای من چیزی را که در تمام مدت با آن دست و پنجه نرم کردم توضیح می داد. وی گفت ، "شما نمی توانید خدا را از نظر علمی ، فلسفی یا هر روش فكری دیگری توضیح دهید. "شما فقط باید باور کنید که خدا واقعی است.

شما باید ایمان داشته باشید که آنچه او گفت همانطور که در کتاب مقدس نوشته شده است انجام داد. اینکه او آسمانها و زمین را آفرید ، گیاهان و حیوانات را آفرید ، همه اینها را همانطور که در کتاب پیدایش در کتاب مقدس نوشته شده است ، به وجود آورد. که او زندگی را به شکلی بی روح دمید و تبدیل به یک انسان شد. اینکه او می خواست با مردمی که خلق کرده رابطه نزدیکتر داشته باشد بنابراین شکل مردی را به وجود آورد که پسر خدا بود و به زمین آمد و در میان ما زندگی کرد. این مرد ، عیسی ، بدهی گناه را برای کسانی که ایمان خواهند آورد با به صلیب کشیده شدن پرداخت کرد.

چگونه ممکن است اینقدر ساده باشد؟ فقط باور کنید؟ ایمان دارید که همه اینها حقیقت بوده است؟ آن شب به خانه رفتم و کم خوابیدم. من با این مسئله که خدا به من لطف می کند - از طریق ایمان برای ایمان آوردن - مبارزه کردم. که او آن نیرو ، جوهر زندگی و خلقت همه آنچه که همیشه بوده و هست ، بود. سپس او به من آمد. من می دانستم که باید فقط باور داشته باشم. به لطف خدا بود که او عشق خود را به من نشان داد. اینکه او جواب بود و تنها پسر خود ، عیسی را فرستاد تا برای من بمیرد تا بتوانم ایمان بیاورم. که من می توانم با او رابطه داشته باشم. او در آن لحظه خودش را به من نشان داد.

بهش زنگ زدم تا بهش بگم که الان فهمیدم که اکنون من ایمان آورده ام و می خواهم زندگی خود را به مسیح بدهم. او به من گفت که دعا می کند تا زمانی که آن جهش ایمان را نگیرم و به خدا ایمان نیاورم نخوابم. زندگی من برای همیشه تغییر کرد. بله ، برای همیشه ، زیرا اکنون من می توانم مشتاقانه بگذرم تا ابدیت را در مکانی فوق العاده به نام بهشت ​​سپری کنم.

دیگر من به دلیل نیاز به شواهدی برای اثبات اینکه مسیح واقعاً می تواند بر روی آب راه برود ، یا اینکه دریای سرخ می توانست برای عبور اسرائیلی ها یا هر یک از ده واقعه به ظاهر غیرممکن دیگری که در کتاب مقدس نوشته شده است ، نگران نباشم.

خدا بارها و بارها خودش را در زندگی من ثابت کرده است. او همچنین می تواند خودش را برای شما آشکار کند. اگر متوجه شدید که به دنبال اثبات وجود او هستید ، از او بخواهید که خودش را برای شما آشکار کند. از کودکی آن جهش ایمان را داشته باشید و واقعاً به او ایمان داشته باشید. خود را با ایمان و نه شواهد به عشق او باز کنید.

hp40.JPG (26771 بایت)

روح عزیز

آیا شما اطمینان دارید که اگر قرار است امروز بمیرید ، در بهشت ​​خداوند در بهشت ​​خواهید بود؟ مرگ برای یک مeverمن جز درگاهی نیست که به زندگی ابدی باز می شود. کسانی که در عیسی به خواب می روند با عزیزانشان در بهشت ​​جمع می شوند.

آنهایی که گریه در گور گذاشته اید ، دوباره با خوشحالی آنها را ملاقات خواهید کرد! آه ، برای دیدن لبخند آنها و احساس لمس آنها ... دیگر هرگز از هم جدا نمی شوم!

با این حال ، اگر به پروردگار اعتقاد نداشته باشید ، جهنم خواهید کرد. هیچ راهی دلپذیر برای گفتن آن وجود ندارد.

کتاب مقدس می گوید: "برای همه گناه کرده اند و از جلال خداوند کمرنگ شده اند." ~ Romans 3: 23

روح، که شامل شما و من است.

تنها زمانی که به وحشتناک بودن گناه خود در برابر خدا پی ببریم و اندوه عمیق آن را در قلب خود احساس کنیم، می توانیم از گناهی که زمانی دوستش داشتیم برگردیم و عیسی خداوند را به عنوان نجات دهنده خود بپذیریم.

... که مسیح بر اساس کتاب مقدس برای گناهان ما مرد، که او دفن شد، که او در روز سوم بر اساس کتاب مقدس زنده شد. - اول قرنتیان 1: 15 ب-3

"اگر اگر با عذاب تو عیسی خداوند عهد خود را اعتراف کنی و به قلب تو ایمان بیاور که خدا او را از مرده ها برانگیخته است، نجات خواهد یافت." Romans 10: 9

بدون عیسی مسیح نزنید تا اینکه از یک مکان در آسمان اطمینان پیدا کنید.

امشب، اگر می خواهید هدیه ای از زندگی ابدی را دریافت کنید، ابتدا باید به خداوند اعتقاد داشته باشید. شما باید از گناهان خود بپرسید و به خداوند اعتماد کنید. برای مؤمن بودن در خداوند، برای زندگی ابدی بپرسید. تنها یک راه برای بهشت ​​وجود دارد و این از طریق خداوند عیسی است. این طرح فوق العاده خدا از نجات است.

شما می توانید یک رابطه شخصی با او را با دعا از قلب خود دعا مانند:

"آه خدا، من گناهکار هستم من تمام عمر من گناهکارم ببخشید، خداوند من عیسی را به عنوان نجات دهنده خودم دریافت می کنم. من او را به عنوان پروردگارم اعتماد دارم. متشکرم که منو نجات دادی. در نام عیسی، آمین. "

اگر عیسی خداوند را به عنوان نجات دهنده شخصی خود دریافت نکرده اید، اما پس از خواندن این دعوت، او را امروز دریافت کرده اید، لطفا به ما اطلاع دهید.

دوست داریم بیشتر از شما بشنویم. نام کوچک شما کافی است، یا برای ناشناس ماندن یک "x" در فاصله قرار دهید.

امروز، من با خدا صلح آمیز شدم ...

به گروه عمومی فیسبوک ما بپیوندید "رشد با عیسی"برای رشد معنوی شما.

 

چگونه زندگی جدید خود را با خدا آغاز کنید ...

روی "GodLife" زیر کلیک کنید

شاگردی

 

نامه عشق از عیسی

من از عیسی پرسیدم: "چقدر من را دوست داری؟" او گفت: "خیلی زیاد" و دستانش را کشید و درگذشت. برای من، یک گناه افتاده افتادم! او نیز برای شما جان داد.

***

شب قبل از مرگ من، شما در ذهن من بودید چگونه می خواهم رابطه ای با شما داشته باشم تا ابدیت را با شما در بهشت ​​گذراند. با این وجود گناه تو را از من و پدر من جدا کرد قربانی کردن خون بی گناه برای پرداخت گناهان شما ضروری بود.

ساعت وقتی آمد که زندگی ام را برای تو گذاشتم. با شدت قلب من برای رفتن به باغ به باغ رفتم. در صورت آزار و اذیت روح من همانطور که من به خدا گریه می کردم، خون می کشیدم ... »ای پدر من، اگر امکان دارد، این فنجان را از من بردارید؛ با این وجود نه همانطور که می خواهم، بلکه همانطور که می خواهم. "~ متی 26: 39

در حالی که من در باغ بودم، سربازان من را دستگیر کردند حتی اگر از هیچ جرمی بی گناه بودند. آنها مرا قبل از سالن پیلاتس آوردند. قبل از متهمین من ایستادم سپس پیلاطس من را برد و من را نابود کرد. زخم های عمیق به پشت من می افتند، چون من برای شما ضرب و شتم را گرفتم. سپس سربازان من را از هم جدا کردند و یک روپوش خاردار روی من گذاشتند. آنها یک تاج خار را بر سر من گذاشتند. خون چکه کرد ... چهره من ... زیبایی نبود که تو باید مرا دوست داری.

سپس سربازان به من خندیدند و گفتند: «سلام، پادشاه یهودیان! آنها را قبل از جمعیت تشویق کردند، فریاد زدند: "او را کشت. او را متلاشی کنید. "ایستادم، سکوت، خونین، کبود و ضرب و شتم. زخمی شدن برای گناهان شما، برای گناهان شما کبود شده است. از مردان ناسپاس و رد می شود

پیلاتا به دنبال آزادی من بود اما تحت فشار جمعیت قرار گرفت. "او را بردار و او را مصلوب کن، زیرا در او هیچ گناهی نیافتم." او به آنها گفت: سپس او را تحویل گرفت تا مصلوب شود.

هنگامی که من صلیب من را به تپه ای تنها به گلگوتا بردم، تو ذهنم را در ذهن داشتم. زیر وزنم افتادم این عشق من برای تو بود و اراده پدرم را به من داد تا نیرویی را که زیر بار سنگین آن قرار می گرفت، تحمل کنم. در آنجا، غم و اندوه شما را بر زمین گذاشتم و غم و اندوهم را بر زمین گذاشتم که زندگی من را برای گناهان بشر تسریع می کرد.

سربازان به ضربات سنگین چکش که ناخن ها را عمیقا به دست و پای من انداختند، زانو زدند. عشق گناهانتان را به صلیب می کشد، هرگز با دیگران مقابله نکنید. آنها من را بالا کشیدند و مرا از بین بردند. با این حال، آنها زندگی من را نگرفتند. من به طور مطلوب به آن دادم

آسمان سیاه شد. حتی خورشید متوقف شد درخشش. جسد من با درد وحشتناکی، وزن گناهان شما را افزایش داد و مجازات شد تا خشم خدا راضی باشد.

وقتی همه چیز به پایان رسید روحم را به دست پدرم تحمیل کردم و کلمات نهایی من را نفس کشیدم: "این کار تمام شده است." سرم را پایین انداختم و روح را محو کردم.

عاشقتم مسیح.

"عشق بزرگ هیچ مردی نسبت به این وجود ندارد، که یک مرد زندگی خود را برای دوستانش می گذارد." ~ John 15: 13

دعوت به پذیرش مسیح

روح عزیز

امروز جاده ممکن است به نظر می رسد شیب دار و شما به تنهایی احساس می کنید. کسی که اعتماد کرده است شما را ناامید کرده است. خدا اشک های شما را می بیند. او احساس درد شما را می کند. او تمایل دارد تا شما را آرام کند، زیرا او یک دوست است که نزدیکتر از یک برادر است.

خداوند شما را بسیار دوست دارد که او تنها پسر خود، عیسی را فرستاد تا در جای خود بمیرد. او شما را برای هر گناهی که مرتکب شده است ببخشید، اگر بخواهید گناهانتان را ترک کنید و از آنها خلاص شوید.

کتاب مقدس می گوید: "... آمدم که به عدالت نگوییم، اما گناهکاران را به توبه رسانیدم." ~ علامت 2: 17b

روح، که شامل شما و من است.

مهم نیست که چقدر دور از گودال افتاده اید، فضل خدا بیشتر است. ارواح ناپاک کثیف، او برای نجات آمد. او دست خود را برای نگه داشتن شما برساند.

شاید شما مانند این گناهکار سقوط کرده باشید که نزد عیسی آمد و می دانست که او کسی بود که می تواند او را نجات دهد. در حالی که اشک روی صورتش جاری بود، شروع به شستن پاهای او با اشک هایش کرد و با موهایش پاک کرد. گفت: گناهان او که بسیار است بخشیده شد...

شاید شما به پورنوگرافی نگاه کرده اید و احساس شرمندگی کرده اید، یا مرتکب زنا شده اید و می خواهید بخشیده شوید. همان عیسی که او را بخشیده است، امشب شما را نیز خواهد بخشید.

شاید شما در مورد دادن زندگی خود به مسیح فکر کردید، اما آن را به دلیل یک یا چند دلیل دیگر. "امروز، اگر صدای او را بشنوید، قلبهایتان را سخت نکنید." ~ عبرانیان 4: 7b

کتاب مقدس می گوید: "برای همه گناه کرده اند و از جلال خداوند کمرنگ شده اند." ~ Romans 3: 23

"اگر اگر با دهان خود خداوند عیسی را اعتراف کنی و در قلب خود ایمان داشته باشی که خداوند او را از مرگ زنده کرده است ، نجات خواهی یافت." ~ رومیان 10: 9

بدون عیسی مسیح نزنید تا اینکه از یک مکان در آسمان اطمینان پیدا کنید.

امشب، اگر می خواهید هدیه ای از زندگی ابدی را دریافت کنید، ابتدا باید به خداوند اعتقاد داشته باشید. شما باید از گناهان خود بپرسید و به خداوند اعتماد کنید. برای مؤمن بودن در خداوند، برای زندگی ابدی بپرسید. تنها یک راه برای بهشت ​​وجود دارد و این از طریق خداوند عیسی است. این طرح فوق العاده خدا از نجات است.

شما می توانید یک رابطه شخصی با او را با دعا از قلب خود دعا مانند:

"آه خدا، من گناهکار هستم من تمام عمر من گناهکارم ببخشید، خداوند من عیسی را به عنوان نجات دهنده خودم دریافت می کنم. من او را به عنوان پروردگارم اعتماد دارم. متشکرم که منو نجات دادی. در نام عیسی، آمین. "

ایمان و شواهد

آیا فکر کرده اید که آیا قدرت بالاتری وجود دارد یا نه؟ قدرتی که جهان و همه آنچه در آن است را تشکیل داده است. قدرتی که چیزی نبرد و زمین ، آسمان ، آب و موجودات زنده را ایجاد کرد؟ ساده ترین گیاه از کجا آمده است؟ پیچیده ترین موجود ... انسان؟ من سالها با این سوال دست و پنجه نرم کردم. من جواب را در علم جستجو کردم.

مطمئناً می توان پاسخ را از طریق مطالعه این موارد در اطراف یافت که ما را متحیر و متعجب می کند. پاسخ باید در دقیقه ترین قسمت هر موجود و چیز باشد. اتم! جوهر زندگی را باید در آنجا یافت. نبود در ماده هسته ای یا الکترونهایی که به دور آن می چرخند یافت نشد. در فضای خالی نبود که بیشتر همه چیزهایی را که می توانیم لمس کنیم و ببینیم تشکیل می دهد.

همه این هزاران سال جستجو و هیچ کس جوهر زندگی را در درون چیزهای مشترک اطراف ما پیدا نکرده است. من می دانستم که باید نیرویی ، قدرتی وجود داشته باشد که همه اینها را در اطراف من انجام می دهد. خدا بود؟ خوب ، چرا او فقط خودش را برای من آشکار نمی کند؟ چرا که نه؟ اگر این نیرو خدای زنده است چرا همه راز است؟ منطقی نیست که او بگوید ، خوب ، من اینجا هستم. من همه اینها را کردم اکنون به کار خود ادامه دهید. "

تا اینکه با زن خاصی آشنا شدم که با اکراه با او به مطالعه کتاب مقدس رفتم ، درک هر یک از این موارد را شروع نکردم. افراد آنجا مشغول مطالعه کتاب مقدس بودند و من فکر کردم آنها باید به دنبال همان چیزی باشند که من بودم ، اما هنوز هنوز آن را پیدا نکرده ام. رهبر گروه بخشی از کتاب مقدس را خواند که توسط شخصی نوشته شده بود و قبلاً از مسیحیان متنفر بود اما تغییر کرده بود. به طرز شگفت انگیزی تغییر کرد. نام او پل بود و نوشت ،

زیرا به لطف با ایمان نجات یافتید. و این از خود شما نیست: این هدیه خداست: نه از کارها ، مبادا کسی به خود ببالد. " ~ افسسیان 2: 8-9

این کلمات "فیض" و "ایمان" من را مجذوب خود کردند. منظور آنها واقعاً چیست؟ بعداً همان شب او از من خواست که به دیدن یک فیلم بروم ، البته او مرا فریب داد تا به یک فیلم مسیحی بروم. در پایان نمایش یک پیام کوتاه توسط بیلی گراهام وجود داشت. اینجا او بود ، یک پسر مزرعه از کارولینای شمالی ، برای من چیزی را که در تمام مدت با آن دست و پنجه نرم کردم توضیح می داد. وی گفت ، "شما نمی توانید خدا را از نظر علمی ، فلسفی یا هر روش فكری دیگری توضیح دهید. "شما فقط باید باور کنید که خدا واقعی است.

شما باید ایمان داشته باشید که آنچه او گفت همانطور که در کتاب مقدس نوشته شده است انجام داد. اینکه او آسمانها و زمین را آفرید ، گیاهان و حیوانات را آفرید ، همه اینها را همانطور که در کتاب پیدایش در کتاب مقدس نوشته شده است ، به وجود آورد. که او زندگی را به شکلی بی روح دمید و تبدیل به یک انسان شد. اینکه او می خواست با مردمی که خلق کرده رابطه نزدیکتر داشته باشد بنابراین شکل مردی را به وجود آورد که پسر خدا بود و به زمین آمد و در میان ما زندگی کرد. این مرد ، عیسی ، بدهی گناه را برای کسانی که ایمان خواهند آورد با به صلیب کشیده شدن پرداخت کرد.

چگونه ممکن است اینقدر ساده باشد؟ فقط باور کنید؟ ایمان دارید که همه اینها حقیقت بوده است؟ آن شب به خانه رفتم و کم خوابیدم. من با این مسئله که خدا به من لطف می کند - از طریق ایمان برای ایمان آوردن - مبارزه کردم. که او آن نیرو ، جوهر زندگی و خلقت همه آنچه که همیشه بوده و هست ، بود. سپس او به من آمد. من می دانستم که باید فقط باور داشته باشم. به لطف خدا بود که او عشق خود را به من نشان داد. اینکه او جواب بود و تنها پسر خود ، عیسی را فرستاد تا برای من بمیرد تا بتوانم ایمان بیاورم. که من می توانم با او رابطه داشته باشم. او در آن لحظه خودش را به من نشان داد.

بهش زنگ زدم تا بهش بگم که الان فهمیدم که اکنون من ایمان آورده ام و می خواهم زندگی خود را به مسیح بدهم. او به من گفت که دعا می کند تا زمانی که آن جهش ایمان را نگیرم و به خدا ایمان نیاورم نخوابم. زندگی من برای همیشه تغییر کرد. بله ، برای همیشه ، زیرا اکنون من می توانم مشتاقانه بگذرم تا ابدیت را در مکانی فوق العاده به نام بهشت ​​سپری کنم.

دیگر من به دلیل نیاز به شواهدی برای اثبات اینکه مسیح واقعاً می تواند بر روی آب راه برود ، یا اینکه دریای سرخ می توانست برای عبور اسرائیلی ها یا هر یک از ده واقعه به ظاهر غیرممکن دیگری که در کتاب مقدس نوشته شده است ، نگران نباشم.

خدا بارها و بارها خودش را در زندگی من ثابت کرده است. او همچنین می تواند خودش را برای شما آشکار کند. اگر متوجه شدید که به دنبال اثبات وجود او هستید ، از او بخواهید که خودش را برای شما آشکار کند. از کودکی آن جهش ایمان را داشته باشید و واقعاً به او ایمان داشته باشید. خود را با ایمان و نه شواهد به عشق او باز کنید.

بهشت - خانه ابدی ما

زندگی در این جهان افتاده با دل درد، ناامیدی و رنج، ما برای بهشت ​​بهشت! چشمان ما به سمت بالا حرکت می کند، وقتی روح ما در جلال خانه ابدی ما شکوفا می شود که خداوند برای کسانی که دوستش دارند آماده می شود.

خداوند زمین جدید را طوری طراحی کرده است که بسیار زیباتر و فراتر از تصور ما باشد.

"بیابان و مکان خلوت برای آنها خوشحال خواهد شد. و صحرا مانند گل سرخ شاد و شکوفا خواهد شد. این گل بسیار شکوفا خواهد شد ، و با شادی و آواز شاد می شود ... ~ اشعیا 35: 1-2

"سپس چشم نابینایان باز خواهد شد و گوش ناشنوا قطع نخواهد شد. آنگاه انسان لنگ مانند درخت گوزن می پرد و زبان گنگ آواز می خواند ، زیرا در بیابان آبها جاری خواهد شد و نهرهایی در بیابان. » ~ اشعیا 35: 5-6

"و غرامت کنندگان خداوند باز خواهند گشت ، و با آوازها و شادی همیشگی بر سر خود به صهیون خواهند آمد: آنها شادی و نشاط را بدست خواهند آورد ، و غم و آه از بین خواهند رفت." ~ اشعیا 35:10

ما باید در حضور او چه بگوییم؟ آه، اشک هایی که باید در حالی که ناخن هایش را در دست و پا زخمی می کنند! وقتی نگرش ناجی ما را به چهره می بینیم، عدم اطمینان زندگی ما باید مشخص شود.

بیشتر از همه ما او را خواهیم دید ما شاهد شکوه او خواهیم بود او باید به عنوان خورشید درخشندگی خالص، همانطور که او را در خانه ما در شکوه استقبال می کند.

"ما اعتماد به نفس داریم ، می گویم و مایلیم که در بدن غایب نباشیم ، و با خداوند حضور داشته باشیم." ~ دوم قرنتیان 2: 5

"و من یوحنا شهر مقدس ، اورشلیم جدید را دیدم که از آسمان از طرف خدا نازل می شد ، و به عنوان عروس زنی برای شوهرش آماده شده است. ~ مکاشفه 21: 2

"و او با آنها زندگی خواهد کرد ، و آنها قوم او خواهند بود ، و خود خدا با آنها خواهد بود و خدای آنها خواهد بود." ~ مکاشفه 21: 3 ب

"و آنها چهره او را خواهند دید ..." "... و آنها برای همیشه و همیشه پادشاهی خواهند کرد." ~ مکاشفه 22: 4a و 5b

"و خدا همه اشکهای آنها را پاک خواهد کرد. و دیگر هیچ مرگی ، غم و اندوه و گریه وجود نخواهد داشت و دیگر دردی وجود نخواهد داشت: زیرا چیزهای گذشته از بین رفته اند. " ~ مکاشفه 21: 4

روابط ما در بهشت

بسیاری از مردم وقتی از قبر عزیزانشان برمی‌گردند تعجب می‌کنند که «آیا ما عزیزانمان را در بهشت ​​خواهیم شناخت؟» "آیا دوباره چهره آنها را خواهیم دید"؟

خداوند غم و اندوه ما را درک می کند. او غم و اندوه ما را به دوش می کشد... زیرا او بر سر قبر دوست عزیزش ایلعازار گریه کرد، اگرچه می دانست که او را ظرف چند لحظه زنده خواهد کرد.

او در آنجا به دوستان عزیزش دلداری می دهد.

"من رستاخیز و حیات هستم، هر که به من ایمان آورد، اگر چه مرده باشد، زنده خواهد ماند." ~ یوحنا 11:25

زیرا اگر ایمان بیاوریم که عیسی مرد و دوباره برخاست، همچنین کسانی را که در عیسی خوابیده اند نیز خدا با آنها خواهد آورد. اول تسالونیکیان 1:4

اکنون ما برای کسانی که در عیسی به خواب رفته اند غمگین هستیم، اما نه به عنوان کسانی که هیچ امیدی ندارند.

«زیرا در قیامت نه ازدواج می‌کنند و نه ازدواج می‌کنند، بلکه مانند فرشتگان خدا در آسمان هستند.» ~ متی 22:30

اگرچه ازدواج زمینی ما در بهشت ​​باقی نخواهد ماند، روابط ما پاک و سالم خواهد بود. زیرا این فقط یک پرتره است که هدف خود را تا زمانی که ایمانداران به مسیح با خداوند ازدواج کنند، انجام داد.

«و من یحیی شهر مقدس اورشلیم جدید را دیدم که از طرف خدا از آسمان نازل می‌شد و مانند عروسی که برای شوهرش آراسته شده بود، آماده شده بود.

و صدای بلندی از آسمان شنیدم که می گفت: اینک خیمه خدا با مردم است و او با آنها ساکن خواهد شد و آنها قوم او خواهند بود و خود خدا با آنها خواهد بود و خدای آنها خواهد بود.

و خدا تمام اشکهایشان را پاک خواهد کرد. و دیگر مرگ نخواهد بود، نه اندوه، نه گریه و نه درد، زیرا چیزهای قبلی از بین خواهند رفت.» ~ مکاشفه 21:2

غلبه بر وابستگی به پورنوگرافی

او من را نیز از یک راه بزرگ بزرگ کرد
گودال وحشتناک، از خاک رس مات،
و پاهایم را بر سنگ بگذارم
و مسیرهایم را تثبیت کردم.

مزمور 40: 2

بگذارید یک لحظه با دل خود صحبت کنم .. من اینجا نیستم که شما را محکوم کنم یا قضاوت کنم که در آن شما بوده اید. من درک می کنم که چقدر آسان است که در وب سایت پورنوگرافی گرفتار شود.

وسوسه همه جا هست این مسئله ای است که همه ما با آن روبرو هستیم. شاید نگاه کردن به چیزی که برای چشم خوشایند است کمی به نظر برسد. مشکل این است که نگاه به هوس تبدیل می شود و هوس آرزویی است که هرگز ارضا نمی شود.

"اما هر انسانی وسوسه می شود ، هنگامی که از شهوت خود دور شود و اغوا شود. آنگاه که هوس باردار شد ، گناه به بار می آورد ، و گناه که تمام شد ، مرگ را به بار می آورد. " ~ جیمز 1: 14-15

اغلب این چیزی است که روح را به وب سایت پورنوگرافی می کشد.

کتاب مقدس با این مسئله مشترک مقابله می کند ...

"اما من به شما می گویم که هر کس به دنبال یک زن برای تسلیم شدن پس از او مرتکب زنا با او در حال حاضر در قلب او."

"و اگر چشم راست تو را به تو تحمیل کند، آن را بیرون بیاوری و آن را از تو بسوزان، زیرا برای تو سودآور است که یکی از اعضای تان از بین برود، و نه اینکه تمام بدن شما به جهنم برسد." Matthew 5: 28-29

شیطان مبارزه ما را می بیند. او با هذیان به ما می خندد! "تو هم مثل ما ضعیف شدی؟ خدا اکنون نمی تواند به شما برسد ، روح شما از دسترس او خارج است. "

بسیاری از آنها در درهم آمیزش میمیرند، دیگران ایمان خود را به خدا سوق می دهند. "آیا بیش از فیض او سرگردان بودم؟ آیا دستش به من نزدیک است؟ "

لحظات لذتش کم نور هستند، زیرا تنهایی در حال فریب است. مهم نیست که چقدر دور از گودال افتاده اید، فضل خدا بیشتر است. گناهکار افتاده ای که او می خواهد برای نجات، دست خود را به دست نگه دارد.

شب تاریک روح

اوه، شب تاریک روح، هنگامی که هارپ ها را بر روی بقیه ها می بندیم و فقط در خداوند راحت می شویم!

جدایی غم انگیز است کدام یک از ما غم از دست دادن عزیزی را نخورده ایم و اندوه آن را احساس نکرده ایم که دیگر در آغوش هم گریه نکرده ایم تا از دوستی عاشقانه خود لذت نبریم، تا در سختی های زندگی به ما کمک کند؟

همانطور که شما این را خوانده اید، بسیاری از آنها در حال عبور از دره هستند. شما می توانید ارتباط برقرار کنید، همسایه خود را از دست داده اید و در حال حاضر در معرض افسردگی جدایی قرار گرفته اید، با این که چگونه با ساعتهای تنهایی در پیش رو مبارزه خواهید کرد.

از شما برای مدت کوتاهی در حضور، نه در قلب گرفته شده است ... ما به خاطر بهشت ​​وحشت و انتظار برای پیوستن به عزیزانمان، همانطور که برای جایی بهتر میرویم، پیش میرویم.

آشنا خیلی راحت بود هرگز اجازه ندهید بگذارید. زیرا آنها ارامگاه هایی هستند که ما را نگه داشته اند، مکان هایی که به ما آرامش داده اند، بازدید هایی که به ما شادی داده اند. ما به آنچه که ارزشمند است، تا زمانی که از غم و اندوه عمیق روح ما از ما گرفته شده است، نگه داریم.

بعضی اوقات غم و اندوه آن بر ما مانند امواج اقیانوس بر روح ما سقوط می کند. ما خودمان را از دردش محافظت می کنیم، پیدا کردن پناهگاه تحت بال های خداوند.

اگر چوپان نبود که ما را در شب های طولانی و تنهایی راهنمایی کند، خود را در وادی غم گم می کردیم. در شب تاریک روح او تسلی دهنده ماست، حضوری عاشق که در درد و رنج ما شریک است.

با هر اشکی که می‌ریزد، اندوه ما را به سوی بهشت ​​می‌برد، جایی که نه مرگ، نه غم و نه اشکی در آن فرو نخواهد ریخت. گریه ممکن است یک شب طول بکشد، اما شادی در صبح فرا می رسد. او ما را در لحظه های عمیق ترین درد حمل می کند.

از طریق چشم چشمان ما پیشگام پیوند شادمانی ما زمانی که ما با عزیزان ما در خداوند هستیم.

"خوشا به حال کسانی که سرگردانند؛ زیرا آنها باید خشنود شوند." ~ Matthew 5: 4

خداوند شما را برکت دهد و تمام روزهای زندگیتان را حفظ کند تا زمانی که در حضور خداوند در آسمان حضور داشته باشید.

کوره دردسر

کوره رنج! چقدر درد دارد و برای ما درد می آورد. آنجاست که خداوند ما را برای نبرد تربیت می کند. آنجاست که یاد می گیریم دعا کنیم.

آنجاست که خدا با ما خلوت می کند و به ما نشان می دهد که واقعاً چه کسی هستیم. آنجاست که او آسایش ما را از بین می برد و گناه را در زندگی ما می سوزاند.

آنجاست که او از شکست های ما استفاده می کند تا ما را برای کار خود آماده کند. آنجاست، در کوره، وقتی چیزی برای عرضه نداریم، وقتی در شب ترانه ای نداریم.

آنجاست که احساس می کنیم زندگی مان به پایان رسیده است وقتی هر چیزی که از آن لذت می بریم از ما گرفته می شود. آن وقت است که متوجه می شویم که زیر بال های خداوند هستیم. او از ما مراقبت خواهد کرد.

آنجاست که ما اغلب در عقیم‌ترین زمان‌هایمان از شناخت کار پنهان خدا ناتوانیم. آنجاست، در کوره، که هیچ اشکی هدر نمی رود، اما اهداف او را در زندگی ما برآورده می کند.

آنجاست که او نخ سیاه را به ملیله زندگی ما می بافد. آنجاست که او آشکار می کند که همه چیز با هم برای خیر به کسانی که او را دوست دارند کار می کند.

آنجاست که ما با خدا واقعی می شویم، وقتی همه چیز گفته و انجام شود. "اگرچه او مرا بکشد، اما من بر او اعتماد خواهم کرد." زمانی است که از عشق این زندگی می افتیم و در پرتو ابدیت آینده زندگی می کنیم.

آنجاست که او اعماق عشقی را که به ما دارد آشکار می‌کند، "زیرا من فکر می‌کنم که مصائب این زمان با جلالی که در ما آشکار خواهد شد، قابل مقایسه نیست." ~ رومیان 8:18

آنجاست، در کوره، که متوجه می‌شویم: «زیرا مصیبت سبک ما، که فقط برای یک لحظه است، وزنی بسیار فراتر و ابدی‌تر از جلال را برای ما به ارمغان می‌آورد». ~ دوم قرنتیان 2:4

آنجاست که ما عاشق عیسی می شویم و از عمق خانه ابدی خود قدردانی می کنیم، زیرا می دانیم که رنج های گذشته ما را به درد نمی آورد، بلکه جلال او را بیشتر می کند.

وقتی از کوره بیرون می آییم بهار شروع به شکوفایی می کند. بعد از اینکه او اشک ما را کم کرد، دعاهای مایعی می کنیم که قلب خدا را لمس می کند.

«...اما در مصیبت‌ها نیز افتخار می‌کنیم. و صبر، تجربه؛ و تجربه، امید.» ~ رومیان 5: 3-4

امید هست

دوست عزیز،

آیا می دانید عیسی کیست؟ عیسی نجات معنوی شماست. سردرگم؟ خوب فقط بخوانید

می بینید، خدا پسرش، عیسی، را به دنیا فرستاد تا گناهان ما را ببخشد و ما را از شکنجه ابدی در مکانی به نام جهنم نجات دهد.

در جهنم، شما به تنهایی در تاریکی مطلق هستید و برای زندگی خود فریاد می زنید. تا ابد زنده زنده می سوزی. ابدیت برای همیشه ادامه دارد!

شما در جهنم بوی گوگرد می‌دهید و فریادهای خونین را می‌شنوید که عیسی مسیح خداوند را رد کردند. علاوه بر آن، تمام کارهای وحشتناکی را که تا به حال انجام داده اید، تمام افرادی که انتخاب کرده اید به خاطر خواهید آورد. این خاطرات برای همیشه و همیشه شما را آزار می دهند! قرار نیست هرگز متوقف شود. و ای کاش به تمام افرادی که به شما در مورد جهنم هشدار دادند توجه می کردید.

امید وجود دارد. امیدوارم که در عیسی مسیح یافت شود.

خداوند پسر خود ، خداوند عیسی را فرستاد تا به خاطر گناهان ما بمیرد. او بر روی صلیب آویزان شد ، مورد تمسخر و ضرب و شتم قرار گرفت ، تاجی از خارها بر روی سر او ریخته شد و گناهان جهان را برای کسانی که به او ایمان آورده اند پرداخت می کند.

او در مکانی در آنجا به نام بهشت ​​جایی را آماده می کند که هیچ اشک ، غم و دردی به آنها وارد نشود. هیچ نگرانی و نگرانی ندارد.

مکانی بسیار زیبا و غیرقابل توصیف است. اگر دوست دارید به بهشت ​​بروید و ابد را با خدا سپری کنید ، به خدا اعتراف کنید که گناهکار مستحق جهنم هستید و خداوند عیسی مسیح را به عنوان منجی شخصی خود قبول کنید.

آنچه کتاب مقدس می گوید بعد از مرگ شما اتفاق می افتد

هر روز هزاران نفر نفس آخر خود را می کشند و به ابدیت می لغزند، یا به بهشت ​​یا جهنم. متأسفانه واقعیت مرگ هر روز اتفاق می افتد.

لحظه ای پس از مرگ چه اتفاقی می افتد؟

لحظه ای پس از مرگ، روح شما به طور موقت از بدن شما خارج می شود تا انتظار قیامت باشد.

کسانی که ایمان خود را به مسیح می آورند، فرشتگان را به حضور خداوند تحویل خواهند داد. آنها اکنون آرام شده اند. بدون بدن و با پروردگار

در همین حال، کافران در هیدس برای قضاوت نهایی منتظرند.

"و در جهنم او چشم هایش را بالا می اندازد و در معرض عذاب قرار می گیرد ... و او گریه کرد و گفت:" پدر ابراهیم، ​​به من رحم کرده و لازاروس را فرستاد تا انگشت انگشتش را در آب فرو کند و زبانم را خنک کند؛ زیرا من در این شعله عذاب هستم. "~ Luke 16: 23a-24

"سپس گرد و غبار به زمین برمیگردد همانطور که بود: و روح باید به سوی خدا بازگردد". ~ Ecclesiastes 12: 7

اگرچه ، ما از دست دادن عزیزانمان غمگین هستیم ، اما غمگین هستیم ، اما نه به عنوان کسانی که هیچ امیدی ندارند.

«زیرا اگر ایمان داشته باشیم که عیسی مرد و دوباره برخاست، همینطور کسانی که در عیسی خوابیده اند نیز خدا با او خواهد آورد. آنگاه ما که زنده هستیم و باقی می‌مانیم، با ایشان در ابرها گرفته می‌شویم تا خداوند را در هوا ملاقات کنیم، پس همیشه با خداوند خواهیم بود.» ~ اول تسالونیکیان 1:4، 14

در حالی که بدن کافر باقی می ماند، چه کسی می تواند عذاب های او را تجربه کند ؟! روح او فریاد می زند! "جهنم از زیر به شما منتقل می شود تا با شما در دیدار با شما آمدن ..." ~ اشعیا 14: 9a

او آماده نیست تا با خدا برخورد کند

اگر چه او در عذاب خود فریاد می زند، نماز او هیچ کمکی را ارائه نمی دهد، زیرا یک خلیج فارس ثابت است که هیچ کس نمی تواند به طرف دیگر منتقل کند. تنها او در بدبختی خود باقی مانده است. تنها در خاطرات خود. شعله امید برای همیشه از دیدن دوستدارانش دوباره خاموش شد.

برعکس، ارزشمند در نظر خداوند، مرگ مقدسش است. در حال حاضر توسط فرشتگان به سوی حضور خداوند همراه شده است، آنها اکنون آرام شده اند. محاکمه و رنج آنها گذشته است. گرچه حضور آنها عمیقا از دست رفته است، آنها امید به دیدن دوباره عزیزان خود را دارند.

آیا در بهشت ​​همدیگر را خواهیم شناخت؟

چه کسی از ما در قبر یکی از عزیزان گریه نکرده است ،
یا از دست دادن آنها با سوالات بسیاری که بدون پاسخ انجام می شود تعجب می کنند؟ آیا ما عزیزانمان را در بهشت ​​می شناسیم؟ ما دوباره چهره خود را می بینیم؟

مرگ با جدایی آن متاسف است، برای آنهایی که ما عقب مانده، سخت است. کسانی که عاشق اغلب اغلب غم و اندوه عمیق، احساس سردرگمی از صندلی خالی خود را.

با این حال، ما برای کسانی که در عیسی خواب می خوابند غمگین می شویم، اما نه به عنوان کسانی که هیچ امیدی ندارند. کتاب مقدس با راحتی بافته می شود که نه تنها عزیزانمان را در بهشت ​​می شناسیم، بلکه ما با آنها هم خواهیم بود.

اگرچه ما از دست دادن عزیزانمان غم انگیز هستیم، ما برای همیشه با خداوند متعال خواهیم بود. صدای آشنا صدای آنها نام شما را فرا می خواند. پس ما همیشه با خداوند هستیم

چه چیزی در مورد عزیزان ما که ممکن است بدون عیسی فوت کرده باشند؟ دوباره چهره خود را می بینید؟ چه کسی می داند که آنها عیسی را در آخرین لحظه خود اعتماد ندارند؟ ما ممکن است هرگز از این طرف بهشت ​​بدانیم.

"من فکر می کنم که رنج های این زمان کنونی ارزش این نیست که با شکوه ای که در ما می آید مقایسه شود. ~ رومیان 8: 18

"برای خود خداوند از آسمان با فریاد، با صدای قبرستان و با صدای خداوند فرود می آید، و مردگان در مسیح اول خواهند آمد.

پس ما که زنده و باقی مانده ایم، باید همراه با ابرها در هوا پرتاب شوند تا با خداوند مواجه شوند. بنابراین ما همیشه با خداوند هستیم. به این ترتیب با این کلمات یکدیگر را تسکین دهید. "~ 1 Thessalonians 4: 16-18

ایمان چیست؟
من فکر می کنم مردم گاهی ایمان را با احساسات مرتبط می کنند یا اشتباه می گیرند یا فکر می کنند ایمان باید کامل باشد ، بدون هیچ گونه تردیدی. بهترین راه برای درک ایمان جستجوی کاربرد این کلمه در کتاب مقدس و مطالعه آن است.

زندگی مسیحی ما با ایمان آغاز می شود ، بنابراین مکان خوبی برای شروع مطالعه ایمان رومیان 10: 6-17 است ، که به روشنی نحوه شروع زندگی ما در مسیح را توضیح می دهد. ما در این کتاب مقدس کلام خدا را می شنویم و آن را باور می کنیم و از خدا می خواهیم که ما را نجات دهد. من به طور کامل تر توضیح خواهم داد در آیه 17 می گوید ایمان از شنیدن حقایقی که درباره کلام خدا درباره عیسی به ما تبلیغ شده است ، حاصل می شود (اول قرنتیان 15: 1-4 را بخوانید) ؛ یعنی انجیل ، مرگ مسیح عیسی برای گناهان ما ، دفن و زنده شدن او. ایمان کاری است که ما در پاسخ به شنیدن انجام می دهیم. ما یا آن را باور داریم یا آن را رد می کنیم. رومیان 10: 13 و 14 توضیح می دهد که این ایمان چیست که ما را نجات می دهد ، ایمان کافی برای درخواست یا خواستن خدا برای نجات ما بر اساس کار رستگاری عیسی. شما به ایمان کافی نیاز دارید تا از او بخواهید تا شما را نجات دهد و او قول می دهد که این کار را انجام دهد. یوحنا 3: 14-17 ، 36 را بخوانید.

عیسی همچنین بسیاری از وقایع واقعی را برای توصیف ایمان تعریف کرد ، مانند آنچه در مارک 9 آمده است. یک مرد با پسرش که توسط یک دیو تسخیر شده بود نزد عیسی آمد. پدر از عیسی می پرسد ، "اگر می توانی کاری بکنی… به ما کمک کن" ، و عیسی پاسخ می دهد که اگر معتقد بود همه کارها ممکن است. مرد به او پاسخ می دهد ، "پروردگارا من ایمان دارم ، به بی ایمانی من کمک کن." این مرد واقعاً ایمان ناقص خود را ابراز می كرد ، اما عیسی پسرش را شفا داد. چه نمونه کاملی از ایمان غالباً ناقص ماست. آیا هیچ یک از ما ایمان و درک کامل ، کاملی داریم؟

اعمال 16: 30 و 31 می گوید اگر صرفاً به خداوند عیسی مسیح ایمان داشته باشیم نجات پیدا کردیم. خداوند در جای دیگر از کلمات دیگری استفاده می کند همانطور که در رومیان 10:13 دیدیم ، کلماتی مانند "تماس" یا "درخواست" یا "دریافت" (یوحنا 1:12) ، "نزد او بیایید" (یوحنا 6: 28 و 29) که می گوید ، "این این کار خدایی است که شما به او که او فرستاده ایمان دارید و آیه 37 که می گوید: "کسی که نزد من می آید قطعاً او را بیرون نمی کنم" ، یا "او را می گیرم" (مکاشفه 22:17) یا "نگاه کن" در یوحنا 3: 14 و 15 (برای پیش زمینه به اعداد 21: 4-9 مراجعه کنید). تمام این بخشها نشان می دهد که اگر ایمان کافی برای خواستار نجات او داشته باشیم ، ایمان کافی برای تولد دوباره داریم. اول یوحنا 2:25 می گوید: "و این همان چیزی است که او به ما قول داده است - حتی زندگی ابدی." در اول یوحنا 3:23 و همچنین در یوحنا 6: 28 و 29 ایمان یک امر است. این کار همچنین "کار خدا" نامیده می شود ، کاری که باید یا می توانیم انجام دهیم. اگر خدا به ما بگوید یا دستور دهد که ایمان بیاوریم ، این یک انتخاب است که آنچه را به ما می گوید ایمان بیاورید ، یعنی پسر او به جرم گناهان ما به جای ما مرده است. این آغاز است. قولش مطمئن است. او زندگی ابدی به ما می دهد و ما دوباره متولد می شویم. یوحنا 3: 16 و 38 و یوحنا 1:12 را بخوانید

من یوحنا 5: 13 آیه ای زیبا و جالب است که در ادامه گفته می شود ، "اینها برای شما که به پسر خدا ایمان دارید نوشته شده است تا بدانید که زندگی ابدی دارید و همچنان به آن ایمان دارید پسر خدا. " رومیان 1: 16 و 17 می گوید ، "عادل باید با ایمان زندگی کند." در اینجا دو جنبه وجود دارد: ما "زندگی می کنیم" - زندگی ابدی دریافت می کنیم ، و زندگی روزمره خود را در اینجا و اکنون با ایمان "زندگی می کنیم". جالب است که در آن آمده است "ایمان به ایمان". ما ایمان را به ایمان اضافه می کنیم ، به زندگی ابدی ایمان داریم و روزانه ایمان می آوریم.

2 قرنتیان 5: 8 می گوید ، "زیرا ما با ایمان راه می رویم ، نه با چشم". ما با اعمال اعتمادپذیرانه زندگی می کنیم. کتاب مقدس از این به عنوان استقامت یا پایداری یاد می کند. عبرانیان فصل 11 را بخوانید در اینجا می گوید رضایت خدا بدون ایمان ممکن نیست. ایمان دلیل بر امور غیب است؛ خدا و آفرینش او از جهان. سپس تعدادی نمونه از اعمال "ایمان مطیع" به ما داده شده است. زندگی مسیحی یک پیاده روی مستمر با ایمان است ، گام به گام ، لحظه به لحظه ، ایمان به خدای غیب و وعده ها و تعالیم او. اول قرنتیان 15:58 می گوید: "ثابت قدم باشید و همیشه در کار خداوند فراوان باشید."

ایمان احساس نیست، اما واضح است که چیزی است که ما تصمیم به انجام آن را به طور مداوم.

در واقع نماز نیز مانند آن است. خدا به ما می گوید ، حتی به ما دستور می دهد که نماز بخوانیم. او حتی به ما می آموزد كه چگونه در متی فصل 6 نماز بخوانیم. در یوحنا 5:14 ، آیه ای كه خدا در آن از زندگی ابدی ما اطمینان می یابد ، این آیه ادامه می دهد و به ما اطمینان می دهد كه اگر "هر چیزی را مطابق به خواست او ، او ما را می شنود "، و او به ما پاسخ می دهد. پس به دعا ادامه دهید؛ این یک عمل ایمانی است دعا کنید ، حتی اگر این کار را نکنید احساس مثل اینکه او می شنود یا به نظر می رسد پاسخی وجود ندارد. این نمونه ای از چگونگی ایمان است که گاه برخلاف احساسات است. نماز یک قدم از ایمان ماست.

نمونه های دیگری از ایمان وجود دارد که در عبرانیان 11 ذکر نشده است. بنی اسرائیل نمونه ای از "ایمان نیاوردن" هستند. بنی اسرائیل وقتی در بیابان بودند تصمیم گرفتند آنچه را خدا به آنها گفته ایمان نیاورند. آنها ترجیح دادند به خدای غیب ایمان نیاورند و بنابراین "خدای خود" را از طلا آفریدند و معتقد بودند آنچه ساخته اند "خدا" است. چقدر احمقانه است رومیان فصل یک را بخوانید.

امروز هم همین کار را می کنیم. ما "سیستم اعتقادی" خود را متناسب با خود اختراع می کنیم ، سیستمی که به نظر ما آسان است یا برای ما قابل قبول است ، و این باعث رضایت فوری ما می شود ، مثل اینکه خدا اینجا است تا به ما خدمت کند ، نه برعکس ، یا او بنده ما است و نه ما او هستیم ، یا "خدا" هستیم ، نه او خدای خالق. عبرانیان را بخاطر بسپارید که ایمان دلیل بر خدای خالق غیب است.

بنابراین جهان نسخه ی ایمان خود را تعریف می کند، اغلب اوقات به جز خداوند، خلقت و یا کلمه ی او چیزی جز چیزی ندارد.

جهان اغلب می گوید ، "ایمان داشته باشید" یا فقط می گوید "ایمان بیاورید" بدون اینکه به شما بگوید چی به ایمان آوردن، همانطور که این موضوع به خودی خود بود، فقط نوعی از هیچ چیز نیست شما تصمیم بگیرید که به آن ایمان بیاورید. شما به چیزی ، هیچ چیز یا هر چیزی اعتقاد دارید ، هر آنچه باعث می شود احساس خوبی داشته باشید این قابل تعریف نیست ، زیرا آنها معنی آنها را تعریف نمی کنند. این خود اختراع شده ، یک آفرینش انسانی است ، ناسازگار ، گیج کننده و ناامیدکننده غیرقابل دستیابی است.

همانطور که در عبرانیان 11 می بینیم، ایمان مسیحی ابژه ای دارد: ما باید به خدا ایمان آوریم و به کلام او ایمان داریم.

مثال دیگر ، نمونه ای خوب ، داستان جاسوسان فرستاده شده توسط موسی برای بررسی سرزمینی است که خداوند به قوم برگزیده خود گفت که به آنها خواهد داد. در اعداد 13: 1-14: 21 یافت می شود. موسی دوازده نفر را به داخل "سرزمین موعود" فرستاد. ده بازگشتند و گزارش بد و دلسردکننده ای را بازگرداندند که باعث شد مردم به خدا و وعده او شک کنند و تصمیم بگیرند که به مصر برگردند. یوشع و کالب ، دو نفر دیگر ، اگرچه غول هایی را در این سرزمین می دیدند ، اعتماد به خدا را انتخاب کردند. آنها گفتند ، "ما باید بالا برویم و زمین را تصاحب کنیم." آنها با ایمان ، مردم را ترغیب کردند تا خدا را باور کنند و همانطور که خدا به آنها دستور داده است ، پیش بروند.

وقتی ایمان آوردیم و زندگی خود را با مسیح آغاز کردیم ، فرزند خدا و او پدرمان شدیم (یوحنا 1:12). همه وعده های او به ما تعلق گرفت ، مانند فیلیپیان فصل 4 ، متی 6: 25-34 و رومیان 8:28.

همانطور که در مورد پدر انسانی ما ، که او را می شناسیم ، نگران چیزهایی نیستیم که پدر ما می تواند از آنها مراقبت کند ، زیرا می دانیم که او از ما مراقبت می کند و ما را دوست دارد. ما به خدا اعتماد داریم زیرا او را می شناسیم. 2 پطرس 1: 2-7 ، به ویژه آیه 2 را بخوانید. این ایمان است. این آیات می گویند لطف و صلح از طریق ما حاصل می شود دانش از خدا و عیسی پروردگار ما.

همانطور که در مورد خدا یاد می گیریم و به او اعتماد می کنیم ، در ایمان خود رشد می کنیم. کتاب مقدس می آموزد که ما با مطالعه کتاب مقدس او را می شناسیم (2 پیتر 1: 5-7) ، و بنابراین ایمان ما هرچه پدر آسمانی خود را بشناسیم ، چه کسی است و از طریق کلمه چگونه است ، ایمان ما رشد می کند. با این حال ، بیشتر مردم خواهان ایمان فوری "جادویی" هستند. اما ایمان یک روند است.

2 پطرس 1: 5 می گوید ما باید به ایمان خود فضیلت اضافه کنیم و سپس به آن اضافه کنیم. فرایندی که در آن رشد می کنیم. در ادامه این بخش از کتاب مقدس آمده است: "لطف و صلح در معرفت خدا و عیسی مسیح ، پروردگار ما ، بر شما چند برابر می شود." بنابراین آرامش نیز از شناخت خدا پدر و خدا پسر حاصل می شود. به این ترتیب نماز ، شناخت خدا و کلام و ایمان با هم کار می کنند. او در یادگیری او ، صلح دهنده است. مزمور 119: 165 می گوید: "کسانی که قانون شما را دوست دارند ، صلح بزرگی دارند و هیچ چیز نمی تواند آنها را لغزش کند." مزمور 55:22 می گوید ، "مراقبت های خود را به خداوند بسپار تا او تو را حفظ کند. او هرگز اجازه نخواهد داد که صالح سقوط کند. " ما از طریق یادگیری کلام خدا در حال اتصال به کسی هستیم که لطف و صلح می بخشد.

ما قبلاً دیدیم که برای مومنان خدا دعاهای ما را می شنود و آنها را مطابق با خواست خود اعطا می کند (اول یوحنا 5:14). پدر خوب فقط آنچه را که برای ما خوب است به ما می دهد. رومیان 8:25 به ما می آموزد که این همان کاری است که خداوند برای ما نیز انجام می دهد. متی 7: 7-11 را بخوانید.

من کاملاً مطمئن هستم که این مساوی نیست که ما دائماً بخواهیم و هر آنچه را که می خواهیم بگیریم. در غیر این صورت ما به جای پسران و دختران بالغ پدر تبدیل به فرزندان غنیمت می شویم. جیمز 4: 3 می گوید ، "وقتی شما می خواهید ، دریافت نمی کنید ، زیرا با انگیزه های غلط درخواست می کنید تا آنچه را که به دست می آورید صرف لذت های خود کنید." کتاب مقدس همچنین در جیمز 4: 2 می آموزد که ، "شما ندارید ، زیرا از خدا نمی خواهید." خدا می خواهد ما با او صحبت کنیم ، زیرا این همان دعا است. بخش بزرگی از دعا ، درخواست نیازهای ما و دیگران است. از این طریق می دانیم که او پاسخ را ارائه داده است. به اول پطرس 5: 7 نیز مراجعه کنید. بنابراین اگر به آرامش نیاز دارید ، آن را بخواهید. به خدا توكل كنيد كه آن را همانطور كه ​​نياز داريد به او بدهد. خداوند همچنین در مزامیر 66:18 می فرماید ، "اگر من در قلب خود به گناهی نگاه کنم ، خداوند مرا نمی شنود." اگر گناه می کنیم باید به او اعتراف کنیم تا درست شود. I John 1: 9 & 10 را بخوانید.

فیلیپیان 4: 6 و 7 می گوید: "هیچ چیز نگران نباشید ، اما در هر چیز با دعا و نیایش ، با شکرگذاری ، درخواست های خود را به خدا بشناسانید ، و صلح خدا ، که فراتر از هر درک است ، قلب و ذهن شما را از طریق مسیح محافظت می کند عیسی." در اینجا دوباره دعا به ایمان و دانش گره خورده است تا به ما آرامش دهد.

فیلیپیان سپس می گوید به چیزهای خوب بیندیشید و آنچه را یاد می گیرید "انجام دهید" و "خدای صلح با شما خواهد بود." جیمز می گوید که مجری کلام باشید و فقط شنونده نباشید (جیمز 1: 22 و 23). آرامش از شناخت شخصی که به او اعتماد دارید و پیروی از کلام او حاصل می شود. از آنجا که دعا با خدا صحبت می کند و عهد جدید به ما می گوید که م believeمنان دسترسی کامل به "تخت فضل" دارند (عبرانیان 4:16) ، ما می توانیم در مورد همه چیز با خدا صحبت کنیم ، زیرا او قبلاً می داند. در متی 6: 9-15 در دعای خداوند او به ما می آموزد که چگونه و برای چه چیزهایی دعا کنیم.

ایمان ساده هنگامی که در اطاعت از دستورات خداوند اعمال می شود و همانطور که در کلام او دیده می شود ، رشد می کند. به یاد داشته باشید 2 Peter 1: 2-4 می گوید صلح از شناخت خدا ناشی از کلام خداست.

به ترتیب:

صلح از خدا و دانش او می آید.

ما از او در کلام یاد می کنیم.

ایمان از شنیدن کلام خدا ناشی می شود.

نماز بخشی از این ایمان و روند صلح است.

این یک بار برای همه تجربه نیست، اما گام به گام پیاده روی.

اگر این سفر ایمانی را آغاز نکرده اید ، از شما می خواهم که برگردید و 1 پطرس 2:24 ، اشعیا فصل 53 ، اول قرنتیان 15: 1-4 ، رومیان 10: 1-14 و یوحنا 3: 16 و 17 و 36 را بخوانید اعمال 16:31 می گوید ، "به خداوند عیسی مسیح ایمان داشته باشید و نجات خواهید یافت."

خدا کیست؟
پس از خواندن س questionsالات و نظرات شما ، به نظر می رسد که شما به خدا و پسر او ، عیسی ایمان دارید ، اما همچنین سو alsoتفاهم های زیادی دارید. به نظر می رسد که شما فقط از طریق عقاید و تجارب بشری خدا را می بینید و او را فردی می بینید که باید آنچه را که می خواهید انجام دهد ، مثل اینکه او یک بنده یا در خواست باشد ، و بنابراین ماهیت او را قضاوت می کنید ، و می گویید "در معرض خطر" است.

 

بگذارید برای اولین بار بگویم که پاسخهایم بر پایه کتاب مقدس است زیرا این تنها منبع قابل اعتماد است که واقعا می تواند بداند چه کسی خدا هست و چه چیزی شبیه اوست.

ما نمی توانیم مطابق خواسته های خود ، خدای خود را متناسب با دستورات خود «خلق کنیم». ما نمی توانیم به کتابها یا گروههای مذهبی یا عقاید دیگر اعتماد کنیم ، باید خدای واقعی را از تنها منبعی که کتاب مقدس به ما داده است بپذیریم. اگر مردم تمام یا بخشی از کتاب مقدس را زیر سال ببرند ، تنها نظرات انسانی باقی می ماند که هرگز موافق نیستند. ما فقط خدایی داریم که توسط بشر خلق شده است ، خدای خیالی. او فقط مخلوق ماست و به هیچ وجه خدا نیست. ما همچنین می توانیم مانند اسرائیل خدای کلمه یا سنگ یا یک تصویر طلایی بسازیم.

ما می خواهیم خدایی داشته باشیم که آنچه می خواهیم انجام دهد. اما ما حتی نمی توانیم با خواسته هایمان خدا را تغییر دهیم. ما فقط مثل بچه ها رفتار می کنیم و خلق و خوی مطلوبی برای راه خود داریم. هیچ کاری که ما انجام می دهیم یا قضاوت نمی کنیم مشخص نمی کند که او کیست و تمام استدلال های ما هیچ تأثیری در "ذات" او ندارد. "طبیعت" او "در معرض خطر" نیست زیرا ما چنین می گوییم. او همان است که هست: خدای متعال ، خالق ما.

خدای واقعی کیست ویژگی ها و ویژگی های بسیاری وجود دارد که من فقط برخی از آنها را ذکر می کنم و همه آنها را "اثبات متن" نمی کنم. اگر می خواهید می توانید به یک منبع معتبر مانند "Bible Hub" یا "Bible Gateway" بصورت آنلاین مراجعه کرده و تحقیق کنید.

در اینجا برخی از صفات او آورده شده است. خداوند خالق ، حاکم ، قادر متعال است. او مقدس است ، او عادل و منصف و قاضی صالح است. او پدر ماست. او سبک و حقیقت است. او ابدی است. او نمی تواند دروغ بگوید. تیتوس 1: 2 به ما می گوید ، "به امید زندگی ابدی ، که خدا ، که نمی تواند دروغ بگوید ، مدتها پیش وعده داده بود. ملاکی 3: 6 می گوید او تغییرناپذیر است ، "من خداوند هستم ، تغییر نمی کنم."

هیچ کاری انجام نمی دهیم ، هیچ عملی ، عقیده ، دانش ، شرایط و قضاوتی نمی تواند "ماهیت" او را تغییر دهد یا تحت تأثیر قرار دهد. اگر او را مقصر یا متهم کنیم ، او تغییری نمی کند. او دیروز ، امروز و برای همیشه همین است. در اینجا چند ویژگی دیگر وجود دارد: او در همه جا حضور دارد. او همه چیز (دانای کل) گذشته ، حال و آینده را می داند. او کامل است و او عاشق است (اول یوحنا 4: 15-16). خدا نسبت به همه مهربان ، مهربان و مهربان است.

در اینجا باید توجه داشته باشیم که همه چیزهای بد ، بلایا و فجایع رخ داده به دلیل گناهی است که هنگام گناه آدم وارد جهان شد (رومیان 5:12). بنابراین نگرش ما نسبت به خدای ما چگونه باید باشد؟

خدا خالق ماست. او جهان و هر آنچه در آن است را آفرید. (به پیدایش 1-3 مراجعه کنید.) رومیان 1: 20 و 21 را بخوانید. مطمئناً این بدان معنی است که چون او خالق ماست و از این جهت که خداست ، شایسته ماست افتخار و ستایش و شکوه این کتاب می گوید ، "زیرا از زمان خلقت جهان ، صفات نامرئی خدا - قدرت جاودانه و الهی او طبیعت - به وضوح دیده شده است ، از آنچه ساخته شده قابل درک است ، به طوری که مردان بدون عذر و بهانه هستند. زیرا اگرچه آنها خدا را می شناختند ، اما نه او را به عنوان خدا تسبیح می گفتند و نه خدا را شكر می كردند ، اما تفكر آنها بیهوده شد و قلبهای احمقانه آنها تاریك شد. "

ما باید خدا را ارج نهیم و شکر کنیم زیرا او خداست و به این دلیل که خالق ماست. رومیان 1: 28 و 31 را نیز بخوانید. من در اینجا به نکته بسیار جالبی پی بردم: این که وقتی خدا و خالق خود را ارج ننهیم ، "بدون درک" خواهیم شد.

تکریم خدا مسئولیت ماست. متی 6: 9 می گوید ، "پدر ما كه در آسمان مقدس هستی ، نام تو باشد." تثنیه 6: 5 می گوید ، "خداوند را با تمام قلب و با تمام روح و با تمام قدرت دوست خواهی داشت." در متی 4:10 که عیسی به شیطان گفت ، "دور از من ، شیطان! زیرا نوشته شده است: 'پروردگار خدای خود را بپرستید و فقط او را بندگی کنید.'

مزمور 100 این را به ما یادآوری می کند وقتی می گوید: "با شادی به خداوند خدمت کنید" ، "بدانید که خود خداوند خداست" و آیه 3 ، "این اوست که ما را ساخته است و نه خود ما." آیه 3 همچنین می گوید ، "ما هستیم او مردم، گوسفند of مرتعش" در آیه 4 آمده است: "با شکرگذاری و بارگاههای او با ستایش به دروازه های او وارد شوید." در آیه 5 آمده است ، "زیرا خداوند خوب است ، مهربانی او جاودانه و وفاداری او به همه نسل ها است."

مانند رومی ها این دستورالعمل را به ما می دهد تا او را شکرگزار ، ستایش ، عزت و برکت کنیم. مزمور 103: 1 می گوید: "روح من خداوند را برکت ده و همه آنچه در درون من است نام مقدس او را برکت ده." مزمور 148: 5 در گفتن واضح است: "بگذارید خداوند را ستایش کنند برای او فرمان داد و آنها آفریده شدند "، و در آیه 11 به ما می گوید كه چه كسی باید او را ستایش كند ،" همه پادشاهان زمین و همه مردم "و آیه 13 اضافه می كند ،" زیرا فقط نام او بلندمرتبه است. "

برای تأکید بیشتر کلسیان 1:16 ، می گوید: "همه چیز توسط او خلق شده است برای او"و" او قبل از همه چیز است "و مکاشفه 4:11 اضافه می کند ،" برای لذت شما آنها هستند و ایجاد شده اند. " ما برای خدا آفریده شده ایم ، او برای ما ، برای رضایت ما یا برای به دست آوردن آنچه می خواهیم خلق نشده است. او اینجا نیست که به ما خدمت کند ، اما ما برای خدمت به او هستیم. همانطور که مکاشفه 4:11 می گوید ، "شما ، پروردگار و خداوند ما ، شایسته دریافت جلال و عزت و ستایش هستید ، زیرا همه چیز را آفریدید ، زیرا با اراده خود آنها ایجاد شده اند و موجودیت خود را دارند." ما باید او را پرستش کنیم. مزمور 2:11 می گوید: "خداوند را با احترام بپرستید و با لرزیدن شادی کنید." همچنین به سفر تثنیه 6:13 و 2 تواریخ 29: 8 مراجعه کنید.

شما گفتید مثل ایوب هستید که "خدا قبلاً او را دوست داشت." بیایید نگاهی به ماهیت عشق خدا بیندازیم تا ببینید می توانید هر کاری که انجام می دهیم دوست داشتن ما را متوقف نخواهد کرد.

این عقیده که خدا به هر دلیلی از دوست داشتن ما دست می کشد در میان بسیاری از ادیان رایج است. یک کتاب آموزه ای که من دارم ، "آموزه های بزرگ کتاب مقدس توسط ویلیام ایوانز" در صحبت کردن در مورد عشق خدا می گوید: "مسیحیت در واقع تنها دینی است که وجود عالی را" عشق "معرفی می کند. این خدایان ادیان دیگر را موجوداتی عصبانی معرفی می کند که برای دلجویی از آنها یا کسب نعمت آنها به کارهای خوب ما نیاز دارند. "

ما فقط دو نکته مرجع در رابطه با عشق داریم: 1) عشق انسانی و 2) عشق خدا که در کتاب مقدس برای ما آشکار شده است. عشق ما با گناه معیوب است. در حالی که عشق خدا ابدی است نوسان دارد یا حتی می تواند متوقف شود. ما حتی نمی توانیم عشق خدا را درک و درک کنیم. خدا عشق است (اول یوحنا 4: 8).

کتاب "الهیات ابتدایی" نوشته بانکروفت ، در صفحه 61 در مورد صحبت درباره عشق می گوید: "شخصیت یک دوست داشتن به عشق شخصیت می بخشد." این بدان معناست که عشق خدا کامل است زیرا خداوند کامل است. (به متی 5:48 مراجعه کنید.) خدا مقدس است ، بنابراین عشق او پاک است. خدا عادل است ، بنابراین عشق او منصفانه است. خدا هرگز تغییر نمی کند ، بنابراین عشق او هرگز نوسان ، شکست یا قطع نمی شود. اول قرنتیان 13:11 عشق کامل را با گفتن این جمله ، "عشق هرگز شکست نمی خورد" توصیف می کند. خدا به تنهایی دارای این نوع عشق است. مزمور 136 را بخوانید. هر آیه درباره مهربانی خدا صحبت می کند که می گوید مهربانی او برای همیشه پایدار است. رومیان 8: 35-39 را بخوانید که می گوید ، "چه کسی می تواند ما را از عشق مسیح جدا کند؟ آیا مصیبت یا پریشانی یا آزار و اذیت یا قحطی یا برهنگی یا خطر یا شمشیر؟ "

آیه 38 ادامه می دهد ، "زیرا من متقاعد شده ام که نه مرگ ، نه زندگی ، نه فرشتگان ، نه مملکت ها ، نه چیزهای حاضر و نه چیزهایی که می آیند ، نه قدرت ها ، نه ارتفاع و نه عمق و هیچ چیز خلقت دیگر قادر به جدا کردن ما از عشق به خدا. " خدا عشق است ، بنابراین نمی تواند ما را دوست داشته باشد.

خدا همه را دوست دارد. متی 5:45 می گوید ، "او باعث می شود که خورشیدش بر روی بد و خوبها طلوع و سقوط کند و بر صالحان و ناصالحان باران ببارد." او همه را برکت می دهد زیرا همه را دوست دارد. جیمز 1:17 می گوید ، "هر هدیه خوب و هر هدیه کامل از بالا است و از پدر نورانی که با او تغییر نمی کند و سایه ای برای چرخش وجود ندارد ، پایین می آید." مزمور 145: 9 می گوید: "خداوند با همه خوب است. او به همه آنچه ساخته است دلسوز است. " یوحنا 3:16 می گوید ، "زیرا خدا آنقدر دنیا را دوست داشت که پسر تنها پسرش را به دنیا آورد."

چه چیزهای بد. خداوند به مeverمن قول می دهد که ، "همه چیز برای کسانی که خدا را دوست دارند با هم کار می کنند (رومیان 8:28)". خدا ممکن است اجازه دهد چیزهایی به زندگی ما بیایند ، اما مطمئن باشید که خداوند فقط به یک دلیل بسیار خوب به آنها اجازه داده است ، نه به این دلیل که خدا به نوعی یا به هر دلیلی تصمیم گرفته است نظر خود را تغییر دهد و دوست داشتن ما را متوقف کند.

خدا می تواند انتخاب کند که ما بتوانیم به عواقب گناه رنج ببریم، اما او همچنین می تواند ما را از آنها دور نگه دارد، اما همیشه دلایل او از عشق است و هدف برای ما خوب است.

عشق نجات

کتاب مقدس می گوید خدا از گناه متنفر است. برای یک لیست جزئی ، به امثال 6: 16-19 مراجعه کنید. اما خدا از گناهکاران متنفر نیست (اول تیموتائوس 2: 3 و 4). 2 پطرس 3: 9 می گوید ، "خداوند ... در برابر شما صبور است ، و آرزو نمی کند که شما نابود شوید ، بلکه همه توبه می کنند."

بنابراین خداوند راهی برای رستگاری ما آماده کرد. وقتی گناه می کنیم یا از خدا دور می شویم ، او هرگز ما را ترک نمی کند و همیشه منتظر بازگشت ماست ، او عاشق ما نمی شود. خداوند ماجرای پسر ولگرد را در لوقا 15: 11-32 به ما نشان می دهد تا عشق خود را به ما نشان دهد ، عشق پدری مهربان که از بازگشت پسر بی وفا خود خوشحال می شود. همه پدران بشر اینگونه نیستند اما پدر آسمانی ما همیشه از ما استقبال می کند. عیسی در یوحنا 6:37 می گوید: "تمام آنچه پدر به من می دهد به من خواهد رسید. و کسی که نزد من می آید او را بیرون نمی کنم. " یوحنا 3:16 می گوید ، "خدا جهان را دوست داشت." اول تیموتائوس 2: 4 می گوید خدا «آرزو می کند همه مردان نجات یابد و به حقیقت واقف شود. " افسسیان 2: 4 و 5 می گوید ، "اما به دلیل عشق فراوان او به ما ، خدا ، كه از رحمت غنی است ، ما را حتی در مواقع ارتكاب جرم با مسیح زنده كرد - به لطف شما نجات یافتید."

بزرگترین نمایش عشق در همه دنیا ، عنایت خداوند برای نجات و آمرزش ماست. شما باید فصل های 4 و 5 رومیان را بخوانید ، جایی که بیشتر برنامه خدا توضیح داده شده است. رومیان 5: 8 و 9 می گوید ، "خدا نشان می دهد عشق او نسبت به ما این بود که در حالی که ما گناهکار بودیم ، مسیح برای ما مرد. خیلی بیشتر از این ، اکنون که با خون او توجیه شده است ، ما به وسیله او از خشم خدا نجات خواهیم یافت. " من یوحنا 4: 9 و 10 می گوید ، "اینگونه خداوند عشق خود را در میان ما نشان داد: او پسر یگانه خود را به جهان فرستاد تا بتوانیم از طریق او زندگی کنیم. این عشق است: نه اینکه ما خدا را دوست داشته باشیم ، بلکه او او را دوست داشته و پسر خود را به عنوان قربانی کفاره گناهان ما فرستاده است. "

یوحنا 15: 13 می گوید: "عشق بزرگتر کسی ندارد جز این که او جان خود را برای دوستانش بگذارد." من یوحنا 3:16 می گوید ، "این است که ما می دانیم عشق چیست: عیسی مسیح جان خود را برای ما گذاشت ..." در اینجا در I John است که می گوید "خدا عشق است (فصل 4 ، آیه 8). او کیست. این دلیل اصلی عشق اوست.

ما باید آنچه خدا می گوید ایمان داشته باشیم - او ما را دوست دارد. مهم نیست که چه اتفاقی برای ما می افتد و یا به نظر می رسد اوضاع در لحظه ای که خدا از ما می خواهد به او و عشق او ایمان داشته باشیم. داود ، که او را "مردی مطابق قلب خود خدا" می خوانند ، در مزمور 52: 8 می گوید ، "من به عشق بی وقفه خدا برای همیشه و همیشه اعتماد دارم." من یوحنا 4:16 باید هدف ما باشد. "و ما عشقی را که خدا نسبت به ما دارد شناختیم و باور کردیم. خدا عشق است و کسی که در عشق بماند در خدا ساکن است و خدا در او ماندگار است. ”

برنامه اساسی خدا

این نقشه خدا برای نجات ما است. 1) همه ما گناه کرده ایم. رومیان 3:23 می گوید ، "همه گناه کرده اند و از جلال خدا کوتاه می آیند." رومیان 6:23 می گوید: "مزد گناه مرگ است." اشعیا 59: 2 می گوید ، "گناهان ما را از خدا جدا کرده است."

2) خداوند راهی فراهم کرده است. یوحنا 3:16 می گوید ، "زیرا خدا آنقدر دنیا را دوست داشت كه یگانه پسر خود را داد ..." در یوحنا 14: 6 عیسی گفت: "من راه ، حقیقت و زندگی هستم. هیچ کس به پدر من نمی آید ، مگر به وسیله من. "

اول قرنتیان 15: 1 و 2 "این هدیه رایگان رستگاری خداوند است ، انجیلی که من به وسیله آن نجات دادم." در آیه 3 آمده است ، "آن مسیح به خاطر گناهان ما مرد" ، و آیه 4 ادامه می دهد ، "كه او دفن شد و او در روز سوم زنده شد." متی 26:28 (KJV) می گوید ، "این خون من است از عهد جدیدی که برای آمرزش گناه برای بسیاری ریخته شده است." من در پاسخ 2:24 (NASB) می گویم ، "او خودش گناهان ما را در بدن خود بر روی صلیب تحمل کرد."

3) ما نمی توانیم نجات خود را با انجام کارهای خوب بدست آوریم. افسسیان 2: 8 و 9 می گوید: "زیرا به لطف با ایمان نجات یافتید. و این از طرف خود شما نیست ، بلکه هدیه خداست. نه به عنوان یک نتیجه از کار ، که هیچ کس باید به خود ببالد. " تیتوس 3: 5 می گوید ، "اما هنگامی که مهربانی و عشق خداوند ناجی ما به انسان ظاهر شد ، نه با اعمال صالحی که ما انجام داده ایم ، بلکه به لطف رحمت او او ما را نجات داد ..." 2 تیموتیوس 2: 9 می گوید ، " که ما را نجات داده و ما را به یک زندگی مقدس فرا خوانده است - نه به خاطر هر کاری که ما انجام داده ایم بلکه به خاطر هدف و لطف خودش است. "

4) چگونه نجات و آمرزش خدا از جانب شما ساخته می شود: یوحنا 3:16 می گوید: "هر كه به او ایمان بیاورد هلاك نمی شود بلكه زندگی ابدی خواهد داشت." جان 50 بار کلمه ایمان را فقط در کتاب یوحنا برای توضیح چگونگی دریافت هدیه رایگان خدا برای زندگی ابدی و بخشش به کار می برد. رومیان 6:23 می گوید ، "زیرا مزد گناه مرگ است ، اما هدیه خدا زندگی ابدی از طریق عیسی مسیح ، پروردگار ما است." رومیان 10:13 می گوید ، "هر کسی که نام خداوند را بخواند نجات خواهد یافت."

اطمینان بخشش

در اینجا دلیل اطمینان ما از آمرزیده شدن گناهان ما است. زندگی جاوید نوید "هرکس که ایمان بیاورد" و "خدا نمی تواند دروغ بگوید" است. یوحنا 10:28 می گوید ، "من به آنها زندگی ابدی می دهم ، و آنها هرگز از بین نخواهند رفت." به یاد داشته باشید یوحنا 1: 12 می گوید: "به كسانی كه او را به آنها پذیرفتند ، حق داد كه فرزندان خدا شوند ، به كسانی كه به نام او ایمان دارند." این اعتمادی استوار بر اساس "ذات" او از عشق ، حقیقت و عدالت است.

اگر نزد او آمده اید و مسیح را پذیرفته اید ، نجات می یابید. یوحنا 6:37 می گوید ، "کسی که نزد من می آید من هیچ وقت او را بیرون نمی کنم." اگر از او نخواسته اید که شما را ببخشد و مسیح را پذیرفته اید ، می توانید همین لحظه این کار را انجام دهید.

اگر به نسخه دیگری از كسی كه عیسی است و نسخه دیگری از آنچه او برای شما انجام داده است غیر از آنچه در كتاب مقدس آمده ایمان دارید ، باید "نظر خود را تغییر دهید" و عیسی ، پسر خدا و منجی جهان را بپذیرید . به یاد داشته باشید ، او تنها راه رسیدن به خدا است (یوحنا 14: 6).

بخشش

بخشش ما بخش ارزشمندی از نجات ماست. معنای بخشش این است که گناهان ما فرستاده می شود و خدا دیگر آنها را به یاد نمی آورد. اشعیا 38:17 می گوید ، "شما تمام گناهان من را پشت سر خود قرار داده اید." مزمور 86: 5 می گوید ، "زیرا که تو خداوند خوب ، آماده بخشش و مهربانی فراوان نسبت به همه کسانی است که تو را می خوانند." به رومیان 10:13 مراجعه کنید. مزمور 103: 12 می گوید ، "تا آنجا که شرق از غرب است ، تاکنون او گناهان ما را از ما دور کرده است." ارمیا 31:39 می گوید ، "من گناه آنها را می بخشم و گناهان آنها را دیگر یاد نخواهم کرد."

رومیان 4: 7 و 8 می گوید ، "خوشا به حال کسانی که اعمال خلافشان آمرزیده شده و گناهانشان پوشیده شده است. خوشا به حال مردی که خداوند گناه او را به حساب نخواهد آورد. " این بخشش است. اگر بخشش شما وعده خدا نیست ، آن را از کجا می یابید ، زیرا همانطور که قبلاً دیدیم ، نمی توانید آن را بدست آورید.

کولسیان 1:14 می گوید ، "در کسی که ما رستگاری داریم ، حتی آمرزش گناهان." اعمال 5: 30 و 31 را ببینید. 13:38 و 26:18. همه این آیات از بخشش به عنوان بخشی از نجات ما صحبت می کنند. اعمال 10:43 می گوید ، "هرکس به او ایمان بیاورد از طریق نام او از گناهان گذشت می کند." افسسیان 1: 7 این را نیز بیان می کند ، "در کسی که ما با خون او رستگاری داریم ، آمرزش گناهان ، طبق ثروت فیض او."

دروغ گفتن برای خدا غیرممکن است. او از این کار ناتوان است. خودسرانه نیست. بخشش مبتنی بر وعده است. اگر مسیح را بپذیریم بخشیده می شویم. اعمال 10:34 می گوید ، "خدا احترام افراد را ندارد." ترجمه NIV می گوید: "خدا طرفداری نشان نمی دهد."

من می خواهم شما به 1 جان 1 بروید تا نشان دهید چگونه در مورد مومنانی که شکست می خورند و گناه می کنند صدق می کند. ما فرزندان او هستیم و همانطور که پدران انسانی ما ، یا پدر پسر ولگرد ، می بخشد ، بنابراین پدر آسمانی ما را می آمرزد و ما را دوباره و دوباره دریافت خواهد کرد.

ما می دانیم که گناه ما را از خدا جدا می کند ، بنابراین گناه ما را از خدا جدا می کند حتی زمانی که فرزندان او هستیم. این امر ما را از عشق او جدا نمی کند و به این معنی نیست که ما دیگر فرزندان او نیستیم ، اما این همکاری ما را با او قطع می کند. اینجا نمی توانید به احساسات اعتماد کنید. فقط حرف او را باور کنید که اگر کار درستی انجام دهید ، اعتراف کنید ، او شما را بخشیده است.

ما مثل بچه ها هستیم

بیایید از یک مثال انسانی استفاده کنیم. وقتی کودک کوچکی نافرمانی می کند و با او روبرو می شود ، ممکن است آن را بپوشاند ، یا به دلیل تقصیر خود از والدین خود دروغ بگوید یا پنهان شود. ممکن است او از پذیرش عمل نادرست خود امتناع ورزد. بنابراین او خود را از والدینش جدا کرده است زیرا می ترسد آنها آنچه را که او انجام داده است کشف کنند و می ترسد که وقتی این موضوع را بفهمند از او عصبانی شوند یا او را مجازات کنند. نزدیکی و راحتی کودک با والدینش شکسته شده است. او نمی تواند ایمنی ، مقبولیت و عشقی را که به او دارند تجربه کند. کودک مانند آدم و حوا شده است که در باغ عدن پنهان شده اند.

ما همین کار را با پدر آسمانی خود انجام می دهیم. وقتی گناه می کنیم احساس گناه می کنیم. ما می ترسیم که او ما را مجازات کند ، یا ممکن است ما را از دوست داشتن متوقف کند یا ما را بدرقه کند. ما نمی خواهیم اعتراف کنیم که اشتباه می کنیم. معاشرت ما با خدا قطع شده است.

خدا ما را ترک نمی کند ، او قول داده است که هرگز ما را ترک نخواهد کرد. به متی 28:20 مراجعه کنید ، که می گوید ، "و مطمئناً من همیشه تا پایان عمر با شما هستم." ما از او پنهان می شویم. واقعاً نمی توانیم پنهان شویم زیرا او همه چیز را می داند و می بیند. مزمور 139: 7 می گوید ، "کجا می توانم از روح تو بروم؟ کجا می توانم از حضور تو فرار کنم؟ " ما مانند آدم هستیم که از خدا پنهان می شویم. او همانطور که والدین فقط می خواهند کودک نافرمانی خود را تشخیص داده و اعتراف کند ، ما را جستجو می کند و منتظر ماست تا برای آمرزش به او برسیم. این چیزی است که پدر آسمانی ما می خواهد. او منتظر است تا ما را ببخشد. او همیشه ما را پس خواهد گرفت.

پدران انسان ممکن است دیگر از دوست داشتن کودک دست بردارند ، گرچه به ندرت این اتفاق می افتد. با خدا ، همانطور که دیدیم ، عشق او به ما هرگز از بین نمی رود ، قطع نمی شود. او ما را با عشق ابدی دوست دارد. رومیان 8: 38 و 39 را بخاطر بسپارید. به یاد داشته باشید هیچ چیز نمی تواند ما را از عشق به خدا جدا کند ، ما فرزندان او نیستیم.

بله ، خدا از گناه متنفر است و همانطور که اشعیا 59: 2 می گوید ، "گناهان شما بین شما و خدای شما جدا شده است ، گناهان شما چهره او را از شما پنهان کرده اند." این در آیه 1 می گوید ، "بازوی خداوند برای نجات کوتاه نیست و گوش او برای شنیدن کسل کننده نیست" ، اما مزمور 66:18 می گوید ، "اگر من در قلب خود به گناهی نگاه کنم ، خداوند من را نمی شنود "

I John 2: 1 & 2 به مومن می گوید ، "بچه های عزیزم ، من این را برای شما می نویسم تا گناه نکنید. اما اگر کسی گناه کند ، کسی داریم که در دفاع از ما با پدر صحبت می کند - عیسی مسیح ، عادل. " م Belمنان می توانند و گناه می کنند. در حقیقت من یوحنا 1: 8 و 10 می گویم ، "اگر ادعا کنیم که بدون گناه هستیم ، خود را فریب می دهیم و حقیقت در ما نیست" و "اگر بگوییم که گناه نکرده ایم ، او را دروغگو می دانیم ، و حرف او این است که در ما نیست. " هنگامی که ما گناه می کنیم ، خداوند در آیه 9 که می گوید: "اگر ما اعتراف کنیم (اعتراف می کنیم) ، راه بازگشت را به ما نشان می دهد گناهان، او وفادار و عادل است تا گناهان ما را ببخشد و ما را از هر گونه ناصالحی پاک کند. "

We باید اعتراف کنیم که گناه خود را در برابر خدا اعتراف کنیم ، بنابراین اگر بخشش را تجربه نکنیم ، این تقصیر ماست ، نه خدا. این انتخاب ما اطاعت از خداست. قولش مطمئن است. او ما را خواهد بخشید. او نمی تواند دروغ بگوید.

شغل شخصیت خدا را بیان می کند

بیایید از زمانی که ایوب را تربیت کرده اید به او نگاهی بیندازیم و ببینیم واقعاً چه چیزی به ما در مورد خدا و رابطه ما با او می آموزد. بسیاری از مردم کتاب ایوب ، روایت و مفاهیم آن را اشتباه می فهمند. این کتاب ممکن است یکی از سو most تفاهم ترین کتاب های کتاب مقدس باشد.

یکی از اولین تصورات غلط است فرض که رنج همیشه یا بیشتر نشانه خشم خدا نسبت به گناه یا گناهانی است که مرتکب شده ایم. بدیهی است که این همان چیزی است که سه دوست ایوب از آن اطمینان داشتند ، که در نهایت خداوند آنها را سرزنش کرد. (بعداً به آن باز خواهیم گشت.) مسئله دیگر این است که فرض کنیم سعادت یا برکت همیشه یا معمولاً نشانه رضایت خدا از ما است. اشتباه. این تصور انسان است ، تفکری که فرض می کند ما مهربانی خدا را کسب می کنیم. از کسی پرسیدم که چه چیزی از کتاب ایوب برای او برجسته است و پاسخ او این بود: "ما چیزی نمی دانیم." هیچ کس مطمئن نیست که چه کسی ایوب را نوشت. ما نمی دانیم که ایوب هرگز همه آنچه را که می گذرد درک کرده است. او نیز مانند ما کتاب مقدس ندارد.

نمی توان این روایت را درک کرد ، مگر اینکه بفهمد چه چیزی بین خدا و شیطان رخ می دهد و جنگ بین نیروها یا پیروان عدالت و افراد شرور. شیطان به دلیل صلیب مسیح دشمن شکست خورده است ، اما می توان گفت که او هنوز بازداشت نشده است. در این جهان هنوز نبردی بر سر روح مردم جریان دارد. خدا کتاب ایوب و بسیاری از کتاب مقدس را در اختیار ما قرار داده است تا به ما در درک مطلب کمک کند.

اول ، همانطور که قبلاً گفتم ، همه شر ، درد ، بیماری و بلایا از ورود گناه به جهان ناشی می شود. خدا شر نمی کند یا خلق نمی کند ، اما ممکن است اجازه دهد بلایا ما را آزمایش کنند. هیچ چیز بدون اجازه او وارد زندگی ما نمی شود ، حتی اصلاح یا اجازه نمی دهد که ما از گناهی که مرتکب شدیم عواقب آن را متحمل شویم. این برای تقویت ما است.

خدا خودسرانه تصمیم نمی گیرد که ما را دوست نداشته باشد. عشق موجودیت اوست ، اما او نیز مقدس و عادل است. بیایید به تنظیمات نگاه کنیم. در فصل 1: 6 ، "فرزندان خدا" خود را به خدا نشان دادند و شیطان در میان آنها قرار گرفت. "فرزندان خدا" احتمالاً فرشته ها هستند ، شاید یک شرکت مختلط از کسانی که خدا را دنبال می کنند و کسانی که شیطان را دنبال می کنند. شیطان از پرسه زدن روی زمین آمده است. این باعث می شود که من به فکر پیتر 5: 8 باشم که می گوید: "دشمن شما شیطان مانند شیر خروشان در اطراف غرق می شود و به دنبال فردی برای بلعیدن است." خداوند به "بنده ایوب" خود اشاره می کند و در اینجا یک نکته بسیار مهم وجود دارد. او می گوید ایوب بنده صالح اوست ، و بی تقصیر ، قائم ، از خدا می ترسد و از شر دور می شود. توجه داشته باشید که خداوند در اینجا هیچ کجا ایوب را به هیچ گناهی متهم نمی کند. شیطان اساساً می گوید تنها دلیل ایوب به دنبال خدا این است که خداوند او را برکت داده است و اگر خدا آن نعمت ها را برمی داشت ایوب خدا را لعنت می کرد. در اینجا درگیری نهفته است. پس خدا پس اجازه می دهد شیطان ایوب را آزار دهد تا عشق و وفاداری خود را به خودش محک بزند. فصل 1: 21 و 22 را بخوانید. ایوب این آزمون را پشت سر گذاشت. در آن آمده است ، "در تمام این ایوب گناه نکرد ، و خدا را سرزنش نکرد." در فصل 2 شیطان دوباره خدا را به چالش می کشد تا ایوب را آزمایش کند. باز هم خداوند به شیطان اجازه می دهد تا ایوب را آزار دهد. ایوب در 2:10 پاسخ می دهد ، "آیا ما خیر خدا را قبول می کنیم و نه سختی ها را قبول می کنیم." در 2:10 آمده است ، "در همه اینها ایوب با لب گناه نکرد."

توجه داشته باشید که شیطان بدون اجازه خدا نمی تواند کاری انجام دهد ، و او محدودیت هایی را تعیین می کند. عهد جدید این موضوع را در لوقا 22:31 نشان می دهد كه می گوید: "سیمون ، شیطان آرزو دارد كه تو را داشته باشد." NASB اینگونه بیان می کند که شیطان "خواستار غربال کردن شما به عنوان گندم شد." افسسیان 6: 11 و 12 را بخوانید. این به ما می گوید ، "تمام زره پوش ها یا خدا را بپوشید" و "در برابر نقشه های شیطان بایستید. زیرا مبارزه ما علیه گوشت و خون نیست ، بلکه علیه حاکمان ، علیه مقامات ، علیه قدرت های این جهان تاریک و نیروهای معنوی شر در عوالم آسمانی است. " واضح باش در تمام اینها ایوب گناهی نکرده بود. ما در یک نبرد هستیم.

حالا به I Peter 5: 8 برگردید و ادامه مطلب را بخوانید. این اساساً کتاب ایوب را توضیح می دهد. این مقاله می گوید ، "اما در برابر ایمان خود ، قاطعانه ایمان خود را مقاومت کنید ، زیرا می دانید که همان تجربه های رنج توسط برادران شما که در جهان هستند ، انجام می شود. بعد از اینکه مدتی رنج کشیدید ، خدای مهربان ، که شما را به جلال ابدی خود در مسیح فراخواند ، خود شما را کامل ، تأیید ، تقویت و استقرار خواهد کرد. " این دلیل محکمی برای رنج است ، به علاوه این واقعیت که رنج بخشی از هر نبرد است. اگر هرگز ما را محاکمه نمی کردند فقط به نوزادان قاشق خورانده می شدیم و هرگز بالغ نمی شدیم. در آزمایش ، ما قویتر می شویم و می بینیم که دانش ما از خدا افزایش می یابد ، می بینیم که خدا به چه روشهایی جدید است و رابطه ما با او قویتر می شود.

در رومیان 1:17 آمده است ، "عادل باید با ایمان زندگی کند." عبرانیان 11: 6 می گوید ، "بدون ایمان ، رضایت خدا غیرممکن است." 2 قرنتیان 5: 7 می گوید ، "ما با ایمان راه می رویم ، نه با چشم". ما ممکن است این را درک نکنیم ، اما این یک واقعیت است. ما باید به خدا در همه اینها ، در هر رنجی که او اجازه می دهد اعتماد کنیم.

از زمان سقوط شیطان (حزقیال 28: 11-19 را بخوانید ؛ اشعیا 14: 12-14 ؛ مکاشفه 12:10.) این درگیری وجود دارد و شیطان می خواهد همه ما را از خدا دور کند. شیطان حتی سعی کرد عیسی را وسوسه کند که به پدرش اعتماد نکند (متی 4: 1-11). این کار با حوا در باغ شروع شد. توجه داشته باشید ، شیطان او را وسوسه کرد تا او شخصیت خدا ، عشق و مراقبت او را از او زیر سوال ببرد. شیطان تلویحاً گفت که خدا چیز خوبی را از او دور می کند و بی مهری و بی انصافی است. شیطان همیشه در تلاش است تا پادشاهی خدا را به دست بگیرد و قوم خود را بر ضد او قرار دهد.

ما باید درد و رنج ایوب و درد و رنج خود را با توجه به این "جنگ" ببینیم که در آن شیطان دائماً سعی می کند ما را وسوسه کند تا طرف عوض کنیم و ما را از خدا جدا کند. به یاد داشته باشید خداوند ایوب را صالح و بی تقصیر اعلام کرد. تاکنون هیچ نشانه ای از کیفرخواست گناه علیه ایوب وجود ندارد. خداوند این رنج را به خاطر هر کاری که ایوب انجام داده بود ، مجاز ندانست. او نه عصبانی از او قضاوت می کرد و نه عاشق او شده بود.

اکنون دوستان ایوب ، که بدیهی است معتقدند رنج ناشی از گناه است ، وارد تصویر می شوند. من فقط می توانم به آنچه خداوند درباره آنها می گوید رجوع کنم و بگویم مواظب باش که دیگران را قضاوت نکن ، همانطور که آنها ایوب را قضاوت کردند. خداوند آنها را سرزنش كرد. ایوب 42: 7 و 8 می گوید ، "پس از اینکه خداوند این موارد را به ایوب گفت ، به الیفاز تمانی گفت:" من هستم خشمگین با تو و دو دوستت ، زیرا تو در مورد من آنچه را که بنده من ایوب درست است نگفتی. اکنون هفت گاو و هفت قوچ بردار و نزد خادم من ایوب برو و یک قربانی سوختنی برای خودت قربانی کن ایوب بنده من برای تو دعا می کند و من دعای او را می پذیرم و مطابق حماقت با تو رفتار نمی کنم. تو همانطور که بنده من ایوب گفته است ، از من آنچه را که صحیح است نگفتی. " توجه داشته باشید که خداوند آنها را وادار کرد که به ایوب بروند و از ایوب بخواهند که برای آنها دعا کند ، زیرا آنها همانطور که ایوب در مورد او حقیقت نگفته بودند.

در تمام گفتگوی آنها (3: 1-31: 40) ، خدا ساکت بود. از خدا سکوت کردی واقعاً نمی گوید چرا خدا اینقدر ساکت بود. گاهی اوقات ممکن است فقط منتظر باشد تا ما به او اعتماد کنیم ، با ایمان قدم برداریم یا واقعاً در کتاب مقدس بدنبال پاسخی بگردیم ، یا فقط ساکت باشد و به چیزهایی فکر کند.

بیایید نگاهی بیندازیم تا ببینیم چه اتفاقی برای ایوب افتاده است. ایوب با انتقاد دوستان "به اصطلاح" خود که مصمم هستند ثابت کنند سختی ناشی از گناه است ، دست و پنجه نرم می کند (ایوب 4: 7 و 8). ما می دانیم که در فصل های آخر خداوند ایوب را سرزنش می کند. چرا؟ ایوب چه اشتباهی می کند؟ چرا خدا این کار را می کند؟ به نظر می رسد که ایمان ایوب آزمایش نشده است. اکنون این آزمایش به شدت آزمایش شده است ، احتمالاً بیش از آنچه که بیشتر ما وجود دارد. من معتقدم که بخشی از این آزمایش محکومیت "دوستان" وی است. از نظر تجربه و مشاهدات من ، فکر می کنم قضاوت و محکومیت سایر مrsمنان یک آزمایش بزرگ و دلسرد کننده است. به یاد داشته باشید کلام خدا می گوید قضاوت نکنید (رومیان 14:10). بلکه به ما می آموزد که "یکدیگر را تشویق کنیم" (عبرانیان 3:13).

در حالی که خدا درباره گناهان ما قضاوت خواهد کرد و این یکی از دلایل احتمالی رنج است ، اما این دلیل همیشه نیست ، همانطور که "دوستان" بیان کردند. دیدن گناه آشکار یک چیز است ، با فرض اینکه چیز دیگری باشد. هدف ترمیم ، تخریب نکردن و محکوم کردن است. ایوب از خدا و سکوت او عصبانی می شود و شروع به پرسیدن خدا می کند و پاسخ می خواهد. او شروع به توجیه عصبانیت خود می کند.

در فصل 27: 6 ایوب می گوید ، "من عدالت خود را حفظ خواهم کرد." بعداً خدا می گوید ایوب این کار را با متهم کردن خدا انجام داد (ایوب 40: 8). در فصل 29 ایوب تردید دارد ، اشاره به برکت خدا در زمان گذشته و گفتن خدا دیگر با او نیست. تقریباً انگار he می گوید خدا قبلا او را دوست داشته است. به یاد داشته باشید متی 28:20 می گوید که این درست نیست زیرا خداوند این قول را داده است ، "و من همیشه ، حتی تا آخر عمر با شما هستم." عبرانیان 13: 5 می گوید ، "من هرگز شما را ترک نخواهم کرد و شما را رها نخواهم کرد." خدا هرگز ایوب را ترک نکرد و سرانجام درست مانند کاری که با آدم و حوا کرد با او صحبت کرد.

ما باید یاد بگیریم که با ایمان به راه رفتن ادامه دهیم - نه با دید (یا احساسات) و به وعده های او اعتماد کنیم ، حتی زمانی که نمی توانیم حضور او را "احساس" کنیم و هنوز جوابی برای دعاهای خود دریافت نکرده ایم. در ایوب 30:20 ایوب می گوید ، "خدایا ، تو به من جواب نمی دهی." حالا او شروع به شکایت کرده است. در فصل 31 ایوب خدا را متهم می کند که به حرفهای او گوش نمی دهد و می گوید اگر فقط خدا گوش دهد از حق او در برابر خدا بحث و دفاع می کند (ایوب 31:35). ایوب 31: 6 را بخوانید. در فصل 23: 1-5 ایوب همچنین از خدا شکایت می کند ، زیرا او پاسخی نمی دهد. خدا ساکت است - او می گوید خدا برای کاری که کرده به او دلیل نمی دهد. خدا لازم نیست به ایوب یا ما پاسخ دهد. ما واقعاً نمی توانیم چیزی از خدا طلب کنیم. ببینید وقتی خدا حرف می زند خدا به ایوب چه می گوید. ایوب 38: 1 می گوید ، "این کیست که بدون دانش صحبت می کند؟" ایوب 40: 2 (NASB) می گوید ، "Wii خطاکار با حق تعالی مبارزه می کند؟" در ایوب 40: 1 و 2 (NIV) خدا می گوید که ایوب او را "دعوا" می کند ، "تصحیح" می کند و "او را متهم" می کند. خدا آنچه را كه ایوب می گوید برعكس می كند ، و خواستار پاسخ دادن به آن است او سوالات آیه 3 می گوید ، "من س .ال می کنم شما و تو جواب خواهی داد me" در فصل 40: 8 خداوند می فرماید ، "آیا شما عدالت مرا بی اعتبار می کنید؟ آیا مرا به توجیه خود محکوم می کنید؟ " چه کسی چه چیزی و از چه کسی را مطالبه می کند؟

سپس خداوند دوباره ایوب را با قدرت خود به عنوان خالق خود به چالش می کشد ، که هیچ پاسخی برای آن وجود ندارد. خدا اساساً می گوید ، "من خدا هستم ، من خالق هستم ، آنچه من هستم را بدنام نکنید. عشق من ، عدالت من را زیر سوال نبر ، زیرا من خدا هستم ، خالق. "

خدا نمی گوید ایوب به خاطر یک گناه گذشته مجازات شد اما می گوید: "مرا س questionال نکن ، زیرا من تنها خدا هستم." ما در هیچ موقعیتی نیستیم که بتوانیم از خدا مطالبه کنیم. او به تنهایی حاکم است. به یاد داشته باشید خدا می خواهد ما او را باور کنیم. این ایمان است که او را خشنود می کند. وقتی خدا به ما می گوید که او عادل و دوست داشتنی است ، می خواهد ما او را باور کنیم. پاسخ خدا ایوب را بدون هیچ جواب و توسلی جز توبه و عبادت باقی گذاشت.

در ایوب 42: 3 از ایوب نقل شده است که می گوید: "مطمئناً من درباره چیزهایی صحبت کردم که نمی فهمیدم ، چیزهایی که برای من بسیار جالب است که می دانم." در ایوب 40: 4 (NIV) ایوب می گوید ، "من لیاقت ندارم." NASB می گوید ، "من ناچیز هستم." در ایوب 40: 5 ایوب می گوید ، "من هیچ جوابی ندارم" ، و در ایوب 42: 5 او می گوید ، "گوش های من از شما شنیده بودند ، اما اکنون چشمان من شما را دیده اند." او سپس می گوید ، "من خودم را حقیر می دانم و در خاک و خاکستر توبه می کنم." او اکنون درک بسیار بیشتری از خدا ، درک صحیح ، دارد.

خدا همیشه مایل است معاصی ما را ببخشد. همه ما شکست می خوریم و گاهی به خدا اعتماد نداریم. به برخی از افراد در کتاب مقدس فکر کنید که در مرحله ای از راه رفتن با خدا شکست خورده اند ، مانند موسی ، ابراهیم ، الیاس یا یونس یا اینکه خدا را به عنوان نائومی تلخ کرده و سوter تفاهم نکرده و در مورد پیتر ، که مسیح را انکار کرد ، چطور؟ آیا خدا از دوست داشتن آنها منصرف شد؟ نه او صبور ، بردبار و مهربان و با گذشت بود.

انضباط

درست است که خدا از گناه متنفر است ، و درست مثل پدران ما انسانها اگر ما به گناه ادامه دهیم ، ما را نظم و تربیت می کند. او ممکن است از شرایط برای قضاوت درباره ما استفاده کند ، اما هدف او این است که به عنوان یک پدر و مادر ، و از روی عشق خود به ما ، ما را به معاشرت با خودش برگرداند. او صبور و بردبار و مهربان و آماده بخشش است. او مانند یک پدر انسان می خواهد ما "بزرگ شویم" و صالح و بالغ باشیم. اگر او ما را تأدیب نمی کرد ، ما بچه های نابالغ و بدبختی می شدیم.

او همچنین ممکن است به ما اجازه دهد از عواقب گناهان خود رنج ببریم ، اما ما را رد نمی کند یا دوست داشتن ما را متوقف نمی کند. اگر به درستی پاسخ دهیم و به گناه خود اعتراف کنیم و از او بخواهیم که در تغییر ما کمک کند ، بیشتر شبیه پدرمان خواهیم شد. در عبرانیان 12: 5 آمده است ، "پسرم ، نظم خداوند را نادیده نگیر و هنگامی که تو را سرزنش می کند قلب خود را از دست نده ، زیرا خداوند کسانی را که دوست دارد نظم می دهد و هر کسی را که به عنوان پسر قبول کند مجازات می کند." در آیه 7 می گوید ، "خداوند برای آنها دوست دارد ، آنها را نظم می دهد. برای چه پسری نظم داده نمی شود "و آیه 9 می گوید ،" علاوه بر این ، همه ما پدران انسانی داشته ایم که ما را تأدیب می کرده اند و ما آنها را به خاطر آن احترام می گذاریم. چقدر بیشتر باید در برابر پدر روحیه خود تسلیم شویم و زندگی کنیم. " در آیه 10 آمده است: "خداوند ما را به نیکی ما تربیت می کند تا در مقدسات او شریک باشیم."

"هیچ نظم و انضباطی در آن زمان دلپذیر به نظر نمی رسد ، اما دردناک است ، اما برای کسانی که تحت تعلیم و تربیت قرار گرفته اند ، برداشتی از درستی و صلح ایجاد می کند."

خداوند ما را تربیت می کند تا ما را قویتر کند. ایوب هرچند هرگز خدا را انكار نكرد ، اما بی اعتمادی و بی اعتباری به خدا كرد و گفت كه خدا بی انصاف است ، اما هنگامی كه خداوند او را سرزنش كرد ، توبه كرد و تقصیر خود را تصدیق كرد و خداوند او را بازگرداند. ایوب به درستی پاسخ داد. دیگران مانند داوود و پیتر نیز شکست خوردند اما خداوند آنها را نیز بازگرداند.

اشعیا 55: 7 می گوید ، "بگذارید شریر فکر خود را ترک کند و انسان ناصالح افکار خود را بگذارد ، و اجازه دهید او به نزد خداوند بازگردد ، زیرا او به او رحم خواهد کرد و به وفور ((NIV آزادانه می گوید)) عفو خواهد کرد."

اگر هرگز سقوط کردید یا شکست خوردید ، فقط 1 یوحنا 1: 9 را اعمال کنید و گناه خود را مانند داوود و پیتر و ایوب تصدیق کنید. او قول خواهد داد ، او خواهد بخشید. پدران انسان فرزندان خود را اصلاح می کنند اما می توانند اشتباه کنند. خدا نمی کند. او همه می داند. او کامل است. او منصف و عادل است و شما را دوست دارد.

چرا خدا خاموش است

شما این س raisedال را مطرح کردید که چرا خدا هنگام نماز سکوت می کند؟ خدا هنگام آزمایش ایوب نیز ساکت بود. هیچ دلیلی وجود ندارد ، اما ما فقط می توانیم حدس بزنیم. شاید او فقط برای نشان دادن حقیقت به شیطان به کل کار احتیاج داشت یا شاید هنوز کار او در قلب ایوب تمام نشده بود. شاید هم هنوز برای جواب آماده نیستیم. خدا تنها کسی است که می داند ، ما فقط باید به او اعتماد کنیم.

مزمور 66:18 پاسخ دیگری می دهد ، در بخشی از نماز می گوید: "اگر من در قلبم به گناهی نگاه کنم خداوند من را نمی شنود." ایوب داشت این کار را می کرد. دیگر اعتماد نکرد و شروع به سال کرد. این می تواند در مورد ما نیز صادق باشد.

دلایل دیگری نیز می تواند وجود داشته باشد. او ممکن است فقط سعی کند شما را به اعتماد وادار کند ، بلکه با ایمان راه برود ، نه با دیدن ، تجربیات یا احساسات. سکوت او ما را مجبور می کند تا به او اعتماد کرده و به جستجوی او بپردازیم. همچنین ما را مجبور می کند که در نماز مداومت داشته باشیم. سپس یاد می گیریم که واقعاً این خداوند است که به ما پاسخ می دهد و به ما می آموزد که سپاسگزار باشیم و از همه آنچه برای ما انجام می دهد قدردانی کنیم. این به ما می آموزد که او منشأ همه برکات است. جیمز 1:17 را به خاطر بسپارید ، "هر هدیه خوب و عالی از بالا است ، که از پدر نورهای آسمانی پایین می آید ، که مانند سایه ها تغییر نمی کند. "همانطور که با ایوب ممکن است هرگز ندانیم چرا. ما ممکن است ، مانند ایوب ، فقط خدا را بشناسیم که او خالق ما است ، نه ما او. او خدمتکار ما نیست که بتوانیم به آن مراجعه کنیم و نیازها و خواسته های خود را برآورده کنیم. حتی لازم نیست که علل عملکرد خود را به ما دلیل دهد ، هرچند بارها این کار را انجام می دهد. ما باید او را گرامی بداریم و پرستش کنیم ، زیرا او خداست.

خدا می خواهد که ما آزادانه و جسورانه اما با احترام و فروتنی به سراغش بیاییم. او قبل از اینکه ما س askال کنیم ، هر نیاز و درخواستی را می بیند و می شنود ، بنابراین مردم می پرسند ، "چرا می پرسیم ، چرا دعا می کنیم؟" من فکر می کنم ما می خواهیم و دعا می کنیم تا متوجه شویم که او آنجاست و او واقعی و اوست میکند ما را بشنو و جواب بده زیرا او واقعاً ما را دوست دارد. او خیلی خوب است. همانطور که رومیان 8:28 می گوید ، او همیشه بهترین کار را برای ما انجام می دهد.

دلیل دیگری که درخواست خود را دریافت نمی کنیم این است که ما درخواست نمی کنیم او اراده انجام شود ، یا ما طبق اراده مکتوب او که در کلام خدا آشکار شده است ، نمی خواهیم. من یوحنا 5:14 می گوید ، "و اگر طبق خواسته او چیزی بپرسیم ، می دانیم كه او ما را می شنود ... می دانیم كه درخواستی را كه از او خواسته ایم داریم." به یاد داشته باشید که عیسی دعا می کرد ، "نه اراده من بلکه تو انجام شود." همچنین به متی 6:10 ، دعای خداوند مراجعه کنید. این به ما می آموزد که دعا کنیم ، "اراده تو همانطور که در آسمان است ، روی زمین نیز انجام شود."

به دلایل بیشتری برای دعای بی جواب به جیمز 4: 2 نگاه کنید. این نوشته است ، "شما ندارید زیرا نمی پرسید." ما به راحتی زحمت نماز و درخواست را نداریم. در آیه سه ادامه می یابد: "شما می پرسید و دریافت نمی کنید زیرا با انگیزه های غلط س askال می کنید (KJV می گوید بپرس ناسازگار است) بنابراین می توانید آن را به شهوات خود مصرف کنید." این بدان معنی است که ما خودخواه هستیم. شخصی گفت ما از خدا به عنوان دستگاه فروش شخصی خود استفاده می کنیم.

شاید شما باید موضوع دعا را از طریق كتاب مقدس مطالعه كنید ، نه بعضی از كتاب ها یا مجموعه عقاید انسان در مورد نماز. ما نمی توانیم چیزی از خدا بدست آوریم یا مطالبه کنیم. ما در جهانی زندگی می کنیم که خود را در اولویت خود قرار می دهد و خدا را مانند سایر مردم در نظر می گیریم ، ما تقاضا داریم آنها ما را در اولویت قرار دهند و آنچه را که می خواهیم به ما بدهند. ما می خواهیم خدا به ما خدمت کند. خدا می خواهد ما با خواسته ها و نه خواسته ها به سراغش بیاییم.

فیلیپیان 4: 6 می گوید ، "هیچ چیز نگران نباشید ، اما در هر چیز با دعا و نیایش ، با شکرگذاری ، درخواست های خود را به خدا بشناسانید." I Peter 5: 6 می گوید: "بنابراین ، زیر دست توانای خداوند فروتنی کنید ، تا او بتواند شما را به موقع بلند کند." میکا 6: 8 می گوید ، "او به شما انسان نشان داده که چه چیز خوبی است. و خداوند چه چیزی از شما می خواهد؟ عادلانه رفتار کنید و رحمت را دوست داشته باشید و با خدای خود فروتنانه راه بروید. "

نتیجه

چیزهای زیادی برای یادگیری از ایوب وجود دارد. اولین پاسخ ایوب به آزمایش پاسخ ایمان بود (ایوب 1:21). کتاب مقدس می گوید ما باید "با ایمان گام برداریم نه با دید" (2 قرنتیان 5: 7). به عدالت ، انصاف و عشق خدا اعتماد کنید. اگر از خدا س questionال کنیم ، خود را بالاتر از خدا قرار می دهیم و خود را خدا می کنیم. ما خود را قاضی قاضی تمام زمین می کنیم. همه ما س questionsالاتی داریم اما باید خدا را به عنوان خدا ارج نهیم و وقتی بعداً ایوب شکست خوردیم باید توبه کنیم یعنی "تغییر عقیده" مانند ایوب ، دیدگاه جدیدی از اینکه خدا چیست - خالق متعال ، و همانطور که ایوب عبادت کرد. ما باید تشخیص دهیم که قضاوت در مورد خدا اشتباه است. "ذات" خدا هرگز در معرض خطر نیست. شما نمی توانید تصمیم بگیرید که خدا کیست یا چه کاری باید انجام دهد. شما به هیچ وجه نمی توانید خدا را تغییر دهید.

جیمز 1: 23 و 24 می گوید کلام خدا مانند آینه است. این مقاله می گوید ، "هر کسی که به این کلمه گوش دهد اما آنچه را که می گوید انجام ندهد مانند مردی است که در آینه به صورت خود نگاه می کند و پس از نگاه کردن به خود ، دور می شود و بلافاصله آنچه را که به نظر می رسد فراموش می کند." شما گفته اید که خدا عاشق ایوب و شما نیست. بدیهی است که او این کار را نکرد و کلام خدا می گوید عشق او ابدی است و شکست نمی خورد. با این حال ، شما دقیقاً مانند ایوب بوده اید که "نصیحت او را تاریک کرده اید". من فکر می کنم این بدان معنی است که شما او ، خرد ، هدف ، عدالت ، قضاوت ها و عشق او را "بی اعتبار" کرده اید. شما ، مانند ایوب ، در حال "تقصیر" یافتن از خدا هستید.

به وضوح در آینه "ایوب" به خود نگاه کنید. آیا شما همانطور که ایوب "مقصر" هستید هستید؟ همانند ایوب ، اگر ما به تقصیر خود اعتراف کنیم ، خداوند همیشه آماده آمرزش است. (اول یوحنا 1: 9). او می داند که ما انسان هستیم. خشنودی خدا در مورد ایمان است. خدایی که در ذهن خود می سازید واقعی نیست ، فقط خدای موجود در کتاب مقدس واقعی است.

به یاد داشته باشید در ابتدای داستان ، شیطان با گروه بزرگی از فرشتگان ظاهر شد. کتاب مقدس می آموزد که فرشتگان از ما در مورد خدا یاد می گیرند (افسسیان 3: 10 و 11). به یاد داشته باشید که درگیری بزرگی در جریان است.

وقتی خدا را "بدنام" می کنیم ، وقتی خدا را ناعادلانه و ناعادلانه و بی مهری می خوانیم ، او را در برابر همه فرشتگان بدنام می کنیم. ما خدا را دروغگو می خوانیم. شیطان را به یاد بیاورید ، در باغ عدن خدا را به حوا بی اعتبار کرد ، و این بدان معنی بود که او بی انصاف و ناعادلانه و بی مهری است. سرانجام ایوب همان کار را کرد و ما نیز همین کار را کردیم. ما خدا را در برابر دنیا و در برابر فرشتگان بی آبرو می کنیم. در عوض ما باید او را گرامی بداریم. طرف چه کسی هستیم؟ انتخاب فقط به خودمان بستگی دارد.

ایوب انتخاب خود را انجام داد ، توبه کرد ، یعنی نظر خود را در مورد اینکه خدا کیست تغییر داد ، درک بیشتری از خدا و اینکه نسبت به خدا چه کسی است را به وجود آورد. وی در فصل 42 ، آیات 3 و 5 گفت: "مطمئناً درباره چیزهایی صحبت کردم که نفهمیدم ، چیزهایی که برای من خیلی شگفت انگیز است ... اما اکنون چشمان من شما را دیده اند. بنابراین خودم را حقیر می دانم و در خاک و خاکستر توبه می کنم. " ایوب فهمید که او با حق تعالی "مجادله" کرده است و جای او نبود.

به پایان داستان نگاه کنید. خداوند اعتراف او را پذیرفت و او را ترمیم کرد و برکت مضاعف داد. ایوب 42: 10 و 12 می گوید ، "خداوند او را دوباره سعادتمند کرد و دو برابر بیشتر از قبل به او داد ... خداوند قسمت آخر زندگی ایوب را بیش از قسمت اول برکت داد."

اگر ما از خدا خواستاریم و مجادله می کنیم و "بدون دانش فکر می کنیم" ، باید از خدا بخواهیم که ما را ببخشد و "در برابر خدا فروتنانه راه برویم" (میکا 6: 8). این کار با این شروع می شود که بفهمیم چه کسی با خودش رابطه دارد و حقیقت را همانطور که ایوب انجام داده ایمان بیاوریم. یک گروه سرود محبوب براساس رومیان 8:28 می گوید: "او همه کارها را به سود ما انجام می دهد." کتاب مقدس می گوید که رنج یک هدف الهی دارد و اگر قصد دارد ما را تربیت کند ، به نفع ماست. اول یوحنا 1: 7 می گوید که "در نور راه برو" ، که کلام آشکار شده او ، کلام خدا است.

چرا ما در ایجاد و زمین جوان به جای تکامل اعتقاد داریم
ما به خلقت ایمان داریم زیرا کتاب مقدس ، و نه فقط در فصل های پیدایش یک و دو ، به وضوح آن را آموزش می دهد. برخی می گویند که کتاب مقدس وقتی از ایمان و اخلاق صحبت می کند معتبر است ، اما وقتی از علم و تاریخ صحبت می کند اینگونه نیست. برای گفتن آن ، آنها باید یکی از بارزترین بخشهای اخلاقی ، ده فرمان را نادیده بگیرند. در خروج 20:11 می گوید ، "زیرا خداوند در شش روز آسمانها و زمین ، دریا و همه آنچه را در آنها بود ایجاد کرد ، اما در روز هفتم آرام گرفت. بنابراین خداوند روز سبت را برکت داد و آنرا مقدس ساخت. "

 

آنها همچنین باید سخنان عیسی را در متی 19: 4-6 نادیده بگیرند. وی می گوید: "آیا شما نخوانده اید ،" در آغاز "خالق" آنها را زن و مرد کرد "و گفت:" به همین دلیل مرد پدر و مادر خود را ترک می کند و با همسرش متحد می شود ، و این دو یک گوشت خواهند شد؟ بنابراین آنها دیگر دو گوشت نیستند. بنابراین آنچه خدا به هم پیوسته است ، کسی جدا نشود. " عیسی مستقیماً پیدایش را نقل می کند.

یا سخنان پولس را در اعمال 17: 24-26 در نظر بگیرید. وی گفت ، "خدایی که جهان و همه چیز را در آن ساخته است خداوند آسمان و زمین است و در معابد ساخته شده توسط دست انسان زندگی نمی کند ... او همه ملتها را از یک مرد ساخته است تا آنها در کل زمین ساکن شوند." پولس همچنین در رومیان 5:12 می گوید ، "بنابراین ، همانطور که گناه از طریق یک انسان وارد جهان شد ، و مرگ از طریق گناه ، و از این طریق مرگ بر همه مردم آمد ، زیرا همه گناه کردند -"

تکامل بنیادی را که بر اساس آن نقشه نجات بنا شده است ، از بین می برد. این مرگ را وسیله ای قرار می دهد که از طریق آن پیشرفت تکاملی حاصل می شود ، نه نتیجه گناه. و اگر مرگ مجازات گناه نیست ، چگونه مرگ عیسی می تواند گناه را بپردازد؟

 

ما به خلقت نیز اعتقاد داریم زیرا معتقدیم واقعیت های علم به وضوح از آن حمایت می کنند. نقل قول های زیر از ON THE ORIGIN OF SPECIES ، چارلز داروین ، چاپ مجدد توسط انتشارات دانشگاه هاروارد ، 1964 است.

صفحه 95 "انتخاب طبیعی فقط می تواند با حفظ و انباشت اصلاحات موروثی بسیار ناچیز کوچک ، هر یک برای موجود حفظ شده سودآور باشد."

صفحه 189 "اگر بتوان آن را بیش از ارگانهای پیچیده دیگری که احتمالاً با تعدیلات جزئی و پی در پی تشکیل نشده اند ، نشان داد ، نظریه من کاملاً خراب می شود."

صفحه 194 «برای انتخاب طبیعی فقط با بهره گیری از تغییرات جزئی پی در پی می تواند عمل کند. او هرگز نمی تواند یک جهش انجام دهد ، اما باید با کمترین و کمترین قدم پیش رود. "

صفحه 282 "تعداد پیوندهای میانی و انتقالی ، بین همه گونه های زنده و منقرض شده ، باید غیرقابل تصور زیاد باشد."

صفحه 302 "اگر گونه های زیادی ، متعلق به یک جنس یا خانواده ، واقعاً یک باره شروع به زندگی کرده باشند ، این واقعیت برای نظریه هبوط با اصلاح کند از طریق انتخاب طبیعی کشنده خواهد بود."

صفحات 463 و 464 "در مورد این آموزه نابودی بی نهایت پیوندهای ارتباطی ، بین ساکنان زنده و منقرض شده جهان ، و در هر دوره متوالی بین گونه های منقرض شده و هنوز کهنسال ، چرا هر سازند زمین شناسی متصل به چنین پیوندهایی نیست؟ چرا هر مجموعه فسیلی شواهد ساده ای در مورد درجه بندی و جهش اشکال زندگی ندارد؟ ما با چنین شواهدی روبرو نیستیم ، و این آشکارترین و زورگیرترین ایراداتی است که ممکن است علیه نظریه من مطرح شود ... من می توانم به این س questionsالات و اعتراضات جدی پاسخ دهم فقط با این فرض که ثبت زمین شناسی بسیار ناقص تر از اکثر زمین شناسان است ایمان داشتن."

 

نقل قول زیر از GG سیمپسون، تمپو و حالت در تکامل، دانشگاه کلمبیا، نیویورک، 1944

صفحه 105 "ابتدایی ترین و ابتدایی ترین اعضای هر نظم از قبل دارای شخصیت های اصلی هستند و به هیچ وجه توالی تقریبی مداوم از یک ترتیب به نظم دیگر مشخص نیست. در بیشتر موارد ، وقفه به قدری شدید است و شکاف آنقدر زیاد است که منشأ سفارش گمانه زنی و بسیار بحث برانگیز است. "

 

نقل قول های زیر از GG سیمپسون، معنی تکامل، دانشگاه ییل، نیوهیون، 1949

صفحه 107 این فقدان منظم اشکال انتقالی فقط به پستانداران محدود نمی شود ، بلکه همانطور که مدتهاست توسط دیرینه شناسان اشاره داشته است ، یک پدیده تقریباً جهانی است. این تقریباً در همه سفارشات مربوط به همه طبقات حیوانات صدق می کند. "

"در این زمینه گرایش به کمبود سیستماتیک در پرونده تاریخ زندگی وجود دارد. بنابراین می توان ادعا کرد که چنین انتقالاتی ثبت نشده اند زیرا آنها وجود نداشته اند ، که تغییرات نه با انتقال بلکه با جهش های ناگهانی تکامل بوده است. "

 

من می دانم که این نقل قول ها خیلی قدیمی است. نقل قول زیر از تکامل است: نظریه ای در بحران توسط مایکل دنتون ، بتسدا ، مریلند ، آدلر و آدلر ، 1986 که به هویل ، اف و ویکراماسینگ ، سی ، 1981 ، تکامل از فضا ، لندن ، دنت و پسران اشاره می کند صفحه 24. "Hoyle and Wickamansinghe ... تخمین می زنند که یک سلول زنده زنده ساده به طور خود به خود و به صورت 1 در 10 / 40,000،XNUMX تلاش ایجاد شود - یک احتمال بسیار ناچیز کوچک ... حتی اگر کل جهان از سوپ آلی تشکیل شده باشد ... آیا واقعاً قابل اعتماد است که فرایندهای تصادفی ساخته شده باشند؟ واقعیتی ، کوچکترین عنصر آن - یک پروتئین یا ژن عملکردی - فراتر از هر چیزی است که توسط هوش انسان تولید می شود؟

 

یا این نقل قول را از کالین پترسون ، یک دیرینه شناس که از سال 1962 تا 1993 در موزه تاریخ ملی انگلیس کار می کرد ، در نامه ای شخصی به لوتر ساندرلند در نظر بگیرید. "گولد و مردم موزه آمریکا وقتی می گویند هیچ فسیل انتقالی وجود ندارد ، به سختی می توانند تناقض داشته باشند ... من آن را روی خط می گذارم - چنین فسیلی وجود ندارد که بتواند یک بحث ضد آب داشته باشد." به نقل از ساندرلند ، پترسون در کتاب Enigma داروین: فسیل ها و سایر مشکلات. لوتر دی ساندرلند ، سان دیگو ، مستر بوكز ، 1988 ، صفحه 89. گولد استیفن جی گولد است ، كه با نایلز الدریج ، "نظریه تعادل نقطه گذاری كامل" را توسعه داد تا توضیح دهد كه چگونه تکامل رخ داده است بدون اینکه فرمهای انتقالی در پرونده های فسیل برجای بگذارد.

 

حتی اخیراً ، آنتونی فلو با همکاری روی وارگاسم در سال 2007 با کتاب: یک خدا وجود دارد: چگونه بدنام ترین ملحد جهان ذهن خود را تغییر داد. فلو احتمالاً سالها بیشترین نقل قول از تکامل در جهان بود. فلو در این کتاب می گوید پیچیدگی خارق العاده سلول انسان و به ویژه DNA است که وی را مجبور به نتیجه گیری می کند که یک خالق وجود دارد.

 

شواهد مربوط به خلقت و هزاران سال و نه میلیاردها سال بسیار قوی است. اما به جای تلاش برای ارائه مدرک دیگر ، اجازه دهید شما را به دو وب سایت ارجاع دهم که در آن می توانید مقالاتی از دانشمندان با مدرک دکترا یا مدرک معادل آن را پیدا کنید ، که به شدت به خلقت اعتقاد دارند و می توانند دلایل علمی آن اعتقاد را به روشی قانع کننده ارائه دهند. وب سایت موسسه تحقیقات خلقت است www.icr.org. وب سایت Creations Ministries International است www.creation.com.

نیاز به صحبت کردن سوالی دارید؟

اگر میخواهید برای هدایت معنوی با ما تماس بگیرید یا برای مراقبت از مراقبت، لطفا به ما در اینجا بنویسید photosforsouls@yahoo.com.

ما از دعاهای شما قدردانی می کنیم و منتظر ماندگاری شما هستیم!

 

برای "صلح با خدا" اینجا را کلیک کنید